طبق قانون مواردي هستند كه مانع از انتقال ارث به برخي از افراد ميشوند.
تقسيم ارث يكي از رايج ترين حقوقي است كه پس از فوت فرد توسط ورثه او انجام ميگيرد. بر اساس قانون چند دسته ميتوانند از ارث فرد متوفي استفاده كنند كه شامل وابستگان سببي و نسبي ميشوند. به گزارش مجله دلتا كسي كه فوت ميكند و ارث به جا ميگذارد را موَّرِث و بازماندگاني كه از او ارث ميبرند را وارث ميگويند.
تاثير زمان فوت طبق قانون ارث
گاهي تاريخ فوت دو نفر كه طبق قانون از يكديگر ارث ميبرند، مبهم و نامعلوم است. به طور مثال پدر و پسري در يك تصادف فوت كرده اند و مشخص نيست كدام يك زودتر فوت شده است. بنابراين در خصوص تاثير زمان فوت بايد قائل به تفكيك شد.

۱. تاريخ فوت هر دو نفر نامشخص است.
۲. تاريخ فوت يكي معلوم و تارخ فوت ديگري نامعلوم است.
فرض اول؛ اگر تاريخ فوت افرادي كه از يكديگر ارث ميبرند نامشخص باشد يعني معلوم نباشد كدام يك زودتر فوت كرده اند، افراد مذكور از يكديگر ارث نميبرند. مگر اينكه علت فوت غرق شدن يا هدم (زير آوار ماندن يا خراب شدن بنا) باشد. مثلا پدر و پسري كه براي نجات فردي به دريا رفته و ديگر برنگشته اند، در اين مثال وراث آن ها از اشخاص متوفي ارث ميبرند چون علت فوت غرق شدن است هرچند تاريخ فوت معلوم نيست.
فرض دوم؛ دو نفر كه از يكديگر ارث ميبرند، تاريخ فوت يكي معلوم و تاريخ فوت ديگري نامعلوم است، در اين فرض فردي كه تاريخ فوتش نامعلوم است، از ديگري ارث ميبرد. مثلا پدر و پسري كه در تصادف به بيمارستان منتقل ميشوند، و كسي نميداند كه پدر چه ساعتي فوت شده، يعني قبل از انتقال به بيمارستان يا بعد از آن بوده است. در حالي كه تاريخ فوت پسر در بيمارستان ثبت شده است.
تقسيم ارث و موانع آن
به رغم وجود شرايطي كه باعث ميشود شخص از جمله وراث محسوب شود، شرايطي نيز وجود دارد كه در صورت احراز اين شرايط ، انتقال ارث انجام نميشود و فرد مشمول قانون ارث نخواهد شد. لزومي ندارد كه تمام موانع ارث يك جا جمع شوند ، بلكه وجود يكي از اين شرايط هم باعث منتقل نشدن ارث خواهد شد. از جمله موانع ارث مي توان موارد زير را برشمرد.
لعان، كفر،قتل، برده بودن، زنا، غيبت، فوت پيش از مرگ متوفي
لعان؛ اگر فردي منكر رابطه پدر و فرزندي شود، يعني بگويد اين فرزند من نيست و به همسرش نسبت زنا دهد( رابطه جنسي نامشروع) در اينصورت زن و شوهر از يكديگر و پدر و فرزند از يكدگر ارث نميبرند. در واقع لعان موجب از بين رفتن زوجيت ميشود و زن و شوهر نسبت به يكديكر براي هميشه نامحرم محسوب ميشوند. اگر پدر بعداً رابطه پدر و فرزندي را بپذيرد باز هم پدر از فرزند ارث نميبرد ولي در اين صورت فرزند از پدر ارث ميبرد. لعان قوانين و مقررات خاصي دارد به اين صورت كه مرد به دادگاه مراجعه و فرزند خود را نفي ميكند كه البته امروزه اين عمل صورت نميگيرد.
كفر؛ كافر از مسلمان ارث نميبرد. اگر متوفي مسلمان باشد ولي خويشاوندان وي كافر باشند، از او ارث نميبرند. اگر شخص فوت شده كافر باشد و يك وارث مسلمان داشته باشد، ارث او به وارثان كافر نميرسد.
قتل؛ طبق ماده ۴۵۱ قانون مجارات اسلامي، در صورتي كه قاتل جزء وراث مقتول باشد و قتل عمدي باشد، قاتل از اموال و ديه مقتول ارث نميبرد و اگر قتل خطاي محض يا شبه عمدي باشد فقط از ديه ارث نميبرد.
طفل متولد از زنا؛ طفل متولد از زنا(رابطه جنسي نامشروع)، از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نميبرد.
بردگي؛ در صورت برده بودن وارث يا مورث (متوفي) از يكديگر ارث نميبرند. مگر اينكه ورثه فقط يك نفر باشد، كه در اين صورت برده از اموالي كه از متوفي باقي مانده است، خريداري و آزاد و مابقي ارثيه به او داده ميشود.
زنا؛ طبق ماده ۸۸۴ قانون مدني، نه فردي كه حاصل زنا باشد از پدر و مادر خود و اقوام آنان ارث ميبرد و نه پدر و مادر و نزديكان وي از او ارث ميبرند.
غيبت؛ اگر فردي به طور ناگهاني ناپديد شود و اثري از او نباشد، به طوري كه نتوان نسبت مرگ را به او داد در اين صورت، خويشاوندان نميتوانند به بهانه غيبت او ادعاي ارث كنند. البته اگر اين غيبت ۱۰ سال طول كشد و يا در صورت پيگيري مداوم به مدت ۴ سال، حكم مرگ فردي كه ناپديد شده صادر شود، خويشاوندان ميتوانند براي تعيين تكليف اموال وي اقدام كنند.
فوت پيش از مرگ متوفي؛ در صورتي كه فرزندي پيش از والدين خود فوت كند، خانواده وي (فرزندان و همسر) نميتوانند مدعي ارث باشند.
همچنين بخوانيد:
ميزان ارث بردن زن و مرد از يكديگر
فرزند خوانده بعد از فوت شخص ارث مي برد يا نه؟
انحصار وراثت ؛ بايد ها و نبايد ها
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1398/9/17 ساعت: ۱۵ توسط:deltalaw :
يكي از مهم ترين مصاديق كفالت زماني است كه دادگاه از متهم كفيل ميخواهد و وي متعهد ميشود كه متهم را هرگاه كه دادگاه احضار كند، براي محاكمه يا تحقيقات در دادگاه حاضر كند.
كفالت از جمله عقودي است كه ميان افراد برقرار ميشود و داراي ويژگي ها و شرايط مخصوص به خود است. در مجله دلتا مفهوم قرارداد كفالت و آثار حقوقي و كيفري آن مورد بررسي قرار گرفته شده است.
كفالت چيست؟
در قرارداد كفالت يك نفر در برابر ديگري متعهد ميشود كه شخص مديون را نزد وي حاضر كند كه به اين شخص كفيل گفته ميشود. يكي از مهم ترين مصاديق كفالت زماني است كه دادگاه از متهم كفيل ميخواهد و وي متعهد ميشود كه متهم را هرگاه كه دادگاه بخواهد، براي محاكمه يا تحقيقات در دادگاه حاضر كند. در اين موارد دادگاه براي متهم قرار كفالت صادر ميكند. در مواردي كه چنين قراري صادر ميشود مفهوم آن اين است كه شخصي كه صلاحيت قانوني آن براي مقام قضايي احراز شده است، تعهد ميكند فرد متهم را هر موقع كه دادگاه احضار كرد نزد مرجع قضايي حاضر كند. در غير اين صورت مبلغي كه به عنوان وجه الكفاله تعيين شده است از كفيل (فرد تعهد كننده) دريافت ميشود.

انواع كفالت
طبق قانون، كفالت ممكن است مطلق باشد يا موقت و در صورت موقت بودن بايد مدت آن معلوم باشد. در كفالت مطلق، مكفولله (شخص يا مراجع قضايي كه كفيل نسبت به آن ها در خصوص بدهكار يا متهم تعهد داده است) هر وقت بخواهد ميتواند احضار مكفول (شخصي است كه كفيل كفالت وي را به عهده ميگيرد) را تقاضا كند، ولي در كفالت موقت قبل از رسيدن موعد، حق مطالبه ندارد. سؤالي كه مطرح ميشود اين است كه چه كسي ميتواند كفيل باشد؟ در پاسخ بايد بيان داشت كه از نظر قانون فقط كسي ميتواند كفالت متهم را قبول كند كه اعتبار و توانايي مالي وي براي پرداخت مبلغ كفالت مورد تاييد مقام قضايي باشد. قاضي با توجه به مدارك هويتي و فيش حقوقي يا پروانه كسب يا سند مالكيت خانه يا اتومبيل فرد يا با مراجعه به ارگان هاي انتظامي و تحقيق از مطلعين اين به اين تشخيص ميرسد كه فرد صلاحيت كفالت را دارد.
صدور قرار كفالت
همانطور كه پيش تر گفته شد، در مواردي كه صلاحيت قانوني كفيل براي دادگاه احراز شود قرار كفالت صادر ميشود. بنابراين براي صدور اين قرار مراحلي بايد طي شود كه در زير به ترتيب بيان شده است؛
مرحله اول؛ ابتدا مقام قضايي با صدور قراري از متهم ميخواهد كه شخصي را به عنوان كفيل معرفي كند. در اين قرار قاضي ميزان وجه الكفاله اي كه در صورت عدم تعهد كفيل بايد به نفع صندوق دولت ضبط گردد را مشخص و در قرار ذكر ميكند.
مرحله دوم؛ متهم فردي را كه شايستگي لازم براي كفالت دارد به مرجع قضايي معرفي ميكند و فرد مزبور پس از تأييد مقام قضايي، متعهد ميشود كه متهم را هر زماني كه لازم است نزد دادگاه حاضر كند و نيز متعهد ميشود در صورت عدم حضور متهم، وجه الكفاله تعيين شده را پرداخت كند.
مرحله سوم؛ مقام قضايي موظف است ضمن صدور قراري كه به آن قرار قبولي كفالت گفته ميشود، با كفالت شخصي كه از سوي متهم معرفي شده موافقت كند. اين قرار بايد به امضاي كفيل و قاضي برسد تا اعتبار قانوني پيدا كند.
مبلغ كفالت يا همان وجه الكفاله با توجه به مواردي همچون ميزان خسارت وارد شده به شاكي ، ميزان مجازاتي كه براي متهم تعيين شده و نيز سابقه متهم و وضعيت خانوادگي و اجتماعي وي تعيين ميشود. شايان ذكر است كه قاضي نميتواند مبلغ وجه الكفاله را از خسارت هايي كه به شاكي وارد شده است كمتر تعيين كند. در چنين شرايطي اگر متهم نتواند فردي را به عنوان كفيل معرفي كند، مقام قضايي به سراغ نوع ديگري از قرار ميرود كه قرار وثيقه نام دارد. در صورت ناتواني يا خودداري متهم از ارائه وثيقه، در آخرين مرحله مقام قضايي به ناچار از قرار بازداشت استفاده ميكند.
معافيت كفيل چگونه محقق ميشود؟
در مواردي كفيل از كفالت مبراء ميشود:
۱. در صورت حاضر كردن مكفول (شخصي كه كفيل براي وي ضمانت كرده است مكفول گفته ميشود) به نحوي كه متعهد شده است.
۲. در صورتي كه مكفول در موقع مقرر شخصاً حاضر شود.
۳. در صورتي كه بدهي مسئوليت مكفول از بين برود.
۴. در صورتي كه كفيل از طرف مراجع قضايي يا شخص كه به نفع او كفالت كرده است تا بتواند به بدهي خود برسد، كفالت وي را از بين ببرد.
۵. در صورتي كه حق مكفولله (شخصي يا مراجع قضايي كه كفيل به وي تعهد داده است) به شخص ديگري منتقل شود.
۶. در صورت فوت مكفول.
همچنين بخوانيد:
شنود يا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتي دارد؟
فك رهن املاك به چه معنااست؟
وكيل معاضدتي هيچ حق الوكاله اي نمي گيرد
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1398/9/14 ساعت: ۱۳ توسط:deltalaw :