مجله حقوقي دلتا مجله حقوقي دلتا .

مجله حقوقي دلتا

كفالت چيست؛ چه كسي مي‌تواند كفيل متهم شود؟

يكي از مهم ترين مصاديق كفالت زماني است كه دادگاه از متهم كفيل مي‌خواهد و وي متعهد مي‌شود كه متهم را هرگاه كه دادگاه احضار كند، براي محاكمه يا تحقيقات در دادگاه حاضر كند.

كفالت از جمله عقودي است كه ميان افراد برقرار مي‌شود و داراي ويژگي ها و شرايط مخصوص به خود است. در مجله دلتا مفهوم قرارداد كفالت و آثار حقوقي و كيفري آن مورد بررسي قرار گرفته شده است.

كفالت چيست؟
در قرارداد كفالت يك نفر در برابر ديگري متعهد مي‌شود كه شخص مديون را نزد وي حاضر كند كه به اين شخص كفيل گفته مي‌شود. يكي از مهم ترين مصاديق كفالت زماني است كه دادگاه از متهم كفيل مي‌خواهد و وي متعهد مي‌شود كه متهم را هرگاه كه دادگاه بخواهد، براي محاكمه يا تحقيقات در دادگاه حاضر كند. در اين موارد دادگاه براي متهم قرار كفالت صادر مي‌كند. در مواردي كه چنين قراري صادر مي‌شود مفهوم آن اين است كه شخصي كه صلاحيت قانوني آن براي مقام قضايي احراز شده است، تعهد مي‌كند فرد متهم را هر موقع كه دادگاه احضار كرد نزد مرجع قضايي حاضر كند. در غير اين‌ صورت مبلغي كه به عنوان وجه‌ الكفاله تعيين شده است از كفيل (فرد تعهد كننده) دريافت مي‌شود.

 

انواع كفالت
طبق قانون، كفالت ممكن است مطلق باشد يا موقت و در صورت موقت بودن بايد مدت آن معلوم باشد. در كفالت مطلق، مكفول‌له (شخص يا مراجع قضايي كه كفيل نسبت به آن ها در خصوص بدهكار يا متهم تعهد داده است) هر وقت بخواهد مي‌تواند احضار مكفول (شخصي است كه كفيل كفالت وي را به عهده مي‌گيرد) را تقاضا كند، ولي در كفالت موقت قبل از رسيدن موعد، حق مطالبه ندارد. سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه چه كسي مي‌تواند كفيل باشد؟ در پاسخ بايد بيان داشت كه از نظر قانون فقط كسي مي‌تواند كفالت متهم را قبول كند كه اعتبار و توانايي مالي وي براي پرداخت مبلغ كفالت مورد تاييد مقام قضايي باشد. قاضي با توجه به مدارك هويتي و فيش حقوقي يا پروانه كسب يا سند مالكيت خانه يا اتومبيل فرد يا با مراجعه به ارگان‌ هاي انتظامي و تحقيق از مطلعين اين به اين تشخيص مي‌رسد كه فرد صلاحيت كفالت را دارد.

صدور قرار كفالت
همانطور كه پيش تر گفته شد، در مواردي كه صلاحيت قانوني كفيل براي دادگاه احراز شود قرار كفالت صادر مي‌شود. بنابراين براي صدور اين قرار مراحلي بايد طي شود كه در زير به ترتيب بيان شده است؛
مرحله اول؛ ابتدا مقام قضايي با صدور قراري از متهم مي‌خواهد كه شخصي را به عنوان كفيل معرفي كند. در اين قرار قاضي ميزان وجه ‌الكفاله ‌اي كه در صورت عدم تعهد كفيل بايد به نفع صندوق دولت ضبط گردد را مشخص و در قرار ذكر مي‌كند.
مرحله دوم؛ متهم فردي را كه شايستگي لازم براي كفالت دارد به مرجع قضايي معرفي مي‌كند و فرد مزبور پس از تأييد مقام قضايي، متعهد مي‌شود كه متهم را هر زماني كه لازم است نزد دادگاه حاضر كند و نيز متعهد مي‌شود در صورت عدم حضور متهم، وجه‌ الكفاله تعيين شده را پرداخت كند.
مرحله سوم؛ مقام قضايي موظف است ضمن صدور قراري كه به آن قرار قبولي كفالت گفته مي‌شود، با كفالت شخصي كه از سوي متهم معرفي شده موافقت كند. اين قرار بايد به امضاي كفيل و قاضي برسد تا اعتبار قانوني پيدا كند.

 

مبلغ كفالت يا همان وجه‌ الكفاله با توجه به مواردي همچون ميزان خسارت وارد شده به شاكي ، ميزان مجازاتي كه براي متهم تعيين شده و نيز سابقه متهم و وضعيت خانوادگي و اجتماعي وي تعيين مي‌شود. شايان ذكر است كه قاضي نمي‌تواند مبلغ وجه‌ الكفاله را از خسارت ‌هايي كه به شاكي وارد شده است كمتر تعيين كند. در چنين شرايطي اگر متهم نتواند فردي را به عنوان كفيل معرفي كند، مقام قضايي به سراغ نوع ديگري از قرار مي‌رود كه قرار وثيقه نام دارد. در صورت ناتواني يا خودداري متهم از ارائه وثيقه، در آخرين مرحله مقام قضايي به ناچار از قرار بازداشت استفاده مي‌كند.

معافيت كفيل چگونه محقق مي‌شود؟
در مواردي كفيل از كفالت مبراء مي‌شود:
۱. در صورت حاضر كردن مكفول (شخصي كه كفيل براي وي ضمانت كرده است مكفول گفته مي‌شود) به نحوي كه متعهد شده است.
۲. در صورتي كه مكفول در موقع مقرر شخصاً حاضر شود.
۳. در صورتي كه بدهي مسئوليت مكفول از بين برود.
۴. در صورتي كه كفيل از طرف مراجع قضايي يا شخص كه به نفع او كفالت كرده است تا بتواند به بدهي خود برسد، كفالت وي را از بين ببرد.
۵. در صورتي كه حق مكفول‌له (شخصي يا مراجع قضايي كه كفيل به وي تعهد داده است) به شخص ديگري منتقل شود.
۶. در صورت فوت مكفول.

همچنين بخوانيد:
شنود يا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتي دارد؟

فك رهن املاك به چه معنااست؟

وكيل معاضدتي هيچ حق الوكاله اي نمي گيرد


برچسب: قانون، كفالت، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۴ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۱:۰۹:۱۰ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

ابطال سند رسمي؛ و شرايط و قوانين آن

به دليل آن كه سند ملكي يك سند رسمي است بنابراين باطل كردن آن بايد مانند ديگر اسناد رسمي با حكم قطعي دادگاه و مراجع صالح قضايي صورت گيرد.

اشخاص ذينفع مي‌توانند در خصوص اسناد رسمي مانند سند مالكيت، سند رسمي اجاره و … در صورت وجود دلايل قانوني مبني بر بي اعتباري آن ها، در دادگاهي كه صلاحيت رسيدگي به موضوع را دارد، درخواست ابطال سند را ارائه كنند و دادگاه موظف است كه به موضوع رسيدگي كند. به گزارش مجله دلتا سازمان ثبت اسناد و املاك، براي املاكي كه به طور رسمي و قانوني ثبت مي‌شوند سند رسمي تنظيم و صادر مي‌كند. بنابراين سند رسمي ملك داراي اعتبار قانوني است. اما گاهي ممكن است به درخواست صاحب سند يا به دليل انتقال مالكيت و يا با حكم دادگاه سند رسمي ملك باطل شود.

ابطال سند رسمي؛ و شرايط و قوانين آن

نحوه باطل كردن سند رسمي ملك
به دليل آن كه سند ملكي يك سند رسمي است بنابراين باطل كردن آن بايد مانند ديگر اسناد رسمي با حكم قطعي دادگاه و مراجع صالح قضايي صورت گيرد. در اين موارد درخواست متقاضيان مبني بر ابطال اسناد رسمي پس از ثبت و رسيدگي در دادگاه براي اقدام به دفتر ثبت اسناد و املاك ارجاع داده مي‌شود. اين مدارك پس از بررسي، همراه ساير ضمائم به قسمت بايگاني ارسال مي‎شوند تا پرونده ثبتي به آن پيوست شود. در قسمت بايگاني، پرونده ابطال سند رسمي تشكيل مي‎شود تا مورد بررسي قرار گيرد. پس از اطمينان از نبود نقص و ايراد در پرونده، با ادامه مراحل ابطال ، پيش نويس سند رسمي تهيه  و در اين پيش نويس، شماره نامه يا حكم يا سند انتقال نيز درج و سپس پيش نويس سند مالكيت رسمي جديد به متقاضي داده مي‎شود.

شرايط ابطال سند رسمي ملك
شخص براي باطل كردن سند رسمي ملك هنگام ثبت دادخواست به دادگاه بايد مواردي را رعايت كند. در واقع متقاضي بايد در درخواست خود كليه مشخصات كامل سند اعم از سند مالكيت يا غيره را به طور دقيق ذكر كند. اين مشخصات شامل؛ اطلاعات شخصي مالك قبلي و مالك جديد، مشخصات ملك، شماره پرونده ثبتي، نحوه باطل شدن سند مالكيت اوليه و شماره و تاريخ است. اگر سند رسمي قبلاً نيز باطل شده، بايد به پرونده ثبتي پيوست شود. درخواست متقاضي نيز پس از انجام تشريفات، بايد به دفاتر اسناد رسمي ارسال تا سند رسمي اوليه باطل شود. هزينه صدور دفترچه سند رسمي را كه دادگاه  تعيين كرده است، بايد متقاضي پرداخت كند. يكي از مراحل اصلي ابطال سند رسمي احراز هويت متقاضي است. در اين مرحله علاوه بر اينكه متقاضي بايد كپي برابر اصل تمام مدارك شناسايي را به دادگاه ارائه دهد، بررسي و تطبيق آن ها با مشخصات متقاضي نيز بايد توسط كارشناس انجام ‎شود. پس از طي اين مراحل، پرونده ابطال سند رسمي در دادگاه بايگاني و رسيد آن را به متقاضي ارائه مي‎شود.

 

نكات حقوقي مهم در خصوص اسناد :
سند رسمي سندي است كه نزد مراجع دولتي و يا مراجعي كه قانونگذار براي تنظيم برخي اسناد در نظر گرفته مثل دفاتر اسناد رسمي يا دفاتر ازدواج يا دفاتر طلاق تنظيم مي‌شود.
بسياري از اسناد در قالب يك قرارداد تنظيم مي‌شوند ولي هميشه اين چنين نيست مثلا سند اقرارنامه رسمي بوده اما قرارداد نيست.
دادگاه صالح براي طرح دعواي ابطال سند، دادگاه محل تنظيم سند است.
دعواي ابطال سند، دعواي غير مالي است.
نتيجه ابطال سند و گاهي به تبع آن ابطال معامله اين مي‌شود كه همه چيز و همه اجزاي رابطه به زمان قبل از تنظيم سند باز مي‌گردد.
همچنين بخوانيد:
مالكيت املاك بدون سند ، چگونه اثبات مي شود؟

الزام به تنظيم سند رسمي ملك

با چند اصطلاح ثبتي درباره املاك آشنا شويد


برچسب: قانون، مجله دلتا، قرارداد،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۴ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۵۳:۱۵ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

مدير ساختمان چه وظايف و اختياراتي دارد؟

آتش سوزي يكي از حوادثي است كه ممكن است هر لحظه رخ بدهد بنابراين بيمه كردن ساختمان در برابر آتش سوزي از مهم‌ ترين وظايف مدير ساختمان است. مدير ساختمان بايد بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بيمه آتش سوزي مشخص كرده و ساختمان را در برابر اين حادثه بيمه كند.

مدير ساختمان توسط هيئت مديره انتخاب شده و وظايف خود را به انجام مي‌رساند. او شخص مورد اعتماد و منتخب ساكنان ساختمان است. در اين نوشتار وظايف و اختيارات مدير ساختمان بر اساس قانون تملك آپارتمان ها بررسي شده است. با مجله دلتا همراه باشيد.

حقوق و مزاياي مدير ساختمان
اگر مدير ساختمان خارج از ساكنين باشد بايد طبق قرارداد حق الزحمه دريافت كند و اين قرارداد طبق قوانين كار كشور است. در اين صورت هيئت مديره ساختمان در نقش كارفرما و مدير در نقش كارگر است و حداقل حقوق پايه وزارت كار + بيمه و مزايا و.. دريافت مي‌كند.
اگر مدير ساختمان از داخل ساكنين باشد و قرارداد كار مانند يك شخص خارج از ساختمان كه در فوق اشاره شد داشته باشد داراي حقوق و مزايا طبق قرارداد منعقده و تابع قوانين كار است.
اگر مدير ساختمان مستقيم از طرف ساكنين انتخاب شود و هيچ گونه قراردادي منوط به مزد و مزايا بين ايشان تنظيم نشود و فقط صورتجلسه انتخاب مدير تهيه شود مدير ساختمان به طور قانوني مجاز به برداشت هيچ گونه مبلغي  تحت هيچ عنواني نيست. ولي بين ساكنين ساختمان عرف شده است كه مدير ساختمان در ساختمان هاي كم واحد فقط مي‌تواند حق شارژ ثابت پرداخت نكند. شايان ذكر است كه اگر در صورتجلسه ساختمان حق الزحمه قيد شده باشد و پايين تر از حداقل حقوق وزارت كار باشد، اين اشاره به معناي قرارداد كار نيست و از قوانين كار پيروي نمي‌كند. بنابراين مدير، به عنوان مسئول ساختمان شناخته مي‌شود و كماكان در مقابل خطرات و حوادث در ساختمان  مسئول است.

وظايف مدير ساختمان
۱.محاسبه مقدار شارژ ماهانه هر واحد؛

مدير يا مديران ساختمان بايد شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه كرده و از مالكين درخواست كنند تا شارژ را در اولين فرصت پرداخت كنند. مقدار شارژ ماهانه هر واحد با روش‌ هاي مختلفي مانند محاسبه بر اساس نفرات، متراژ واحد، شارژ ثابت و شارژ متغير محاسبه مي‌شود و يا مي‌تواند با تركيبي از اين روش ها شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه و دريافت كند.

۲.رسيدگي به اعتراض ساكنين؛

در صورتي كه هر يك از ساكنين نسبت به روش اجرايي مدير يا هيئت مديره اعتراضي داشته باشد مي‌تواند به مدير مراجعه كند و مدير موظف است كه به اعتراضات او توجه كرده و او را نسبت به روش اجرايي خود قانع كند. براي مثال يكي از قوانين ساختمان، دريافت شارژ ماهانه از ساكنين است. فرقي نمي‌كند ساكنان به طور دائم در ساختمان حضور داشته باشند يا حضور نداشته باشند. اما ممكن است كه يكي از مالكان نسبت به اين قانون معترض باشد كه چرا در صورت عدم حضور در منزل همچنان بايد شارژ ماهانه را پرداخت كند. در اين موارد مدير موظف است كه به اعتراض مالك رسيدگي كند و در صورت صلاحديد وضعيت، بايد شارژ ماهانه خدمات عمومي ساختمان را از او دريافت كند.

۳.بيمه كردن ساختمان در برابر آتش سوزي؛

آتش سوزي يكي از حوادثي است كه ممكن است هر لحظه رخ بدهد بنابراين بيمه كردن ساختمان در برابر آتش سوزي از مهم‌ ترين وظايف مدير ساختمان است. مدير ساختمان بايد بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بيمه آتش سوزي مشخص كرده و ساختمان را در برابر اين حادثه بيمه كند. در صورت بروز آتش سوزي در يك ساختمان بيمه نشده، مدير ساختمان موظف به پرداخت خسارت به مالكين و ساكنين ساختمان است.

۴.اطلاع رساني تصميمات صورت جلسات به افراد غايب در جلسه؛
مدير ساختمان موظف به ارسال فكس يا ايميل و … به ساكنين و مالكين ساختماني است تا در زمان و مكان مشخص شده در جلسه حضور داشته باشند ولي برخي از ساكنان و مالكان ممكن است كه بنا به دلايلي در جلسه حضور پيدا نكنند. و چون همه ساكنان و مالكان بايد از تصميمات مجمع عمومي آگاه شوند بنابراين مدير يا مديران بايد تصميمات مجمع عمومي را به افراد غايب در جلسه اطلاع رساني كند. مدير موظف است كه حداكثر ۱۰ روز بعد از جلسه، تصميمات گرفته شده را به اعضايي كه در جلسه حضور نداشتند اطلاع رساني كند.

 

۵.ارائه رسيد تسويه حساب هزينه‌ هاي ساختمان؛

زماني كه مالكي قصد انتقال واحد ساختماني خود را داشته باشد، بايد كليه اسناد تسويه هزينه‌ هاي ساختماني را به دفترخانه اسناد رسمي تسليم كند. و اين اسناد بايد به تاييد و امضاي مدير ساختمان نيز رسيده باشد. فقط در اين صورت اسناد معتبر بوده و صحت دارند.

اختيارات مدير ساختمان در صورت عدم پرداخت شارژ
در صورتي كه مالكي حق شارژ ساختمان را پرداخت نكرده باشد، مدير ساختمان موظف است به او ابلاغيه‌ اي ارسال كند و وي را نسبت به بدهكاري خود مطلع كند. اظهار نامه بايد در فرم‌ هاي مخصوص دادگاهي و در سه نسخه تهيه و در دبيرخانه دادگاه به ثبت برسد و مامور دادگاه ابلاغيه را به مالك بدهكار ابلاغ كند. بنابراين اطلاع رساني بدهي مالك از طريق نامه يا معرفي او به سايرين در برد ساختمان اعتبار قانوني ندارد و در دادگاه قابل استناد نيست. در اين موارد  مالك بدهكار موظف است كه در مدت ۱۰ روز بعد از دريافت اظهارنامه، بدهي خود را پرداخت كند. در صورتي كه مالك بدهكار بدهي خود را در مدت مذكور پرداخت نكند، مدير مي‌تواند خدمات تاسيساتي مربوط به واحد بدهكار را قطع كند. به طور مثال مي‌تواند آب، برق و گاز واحد بدهكار را قطع كند تا وي مبلغ بدهي خود را به مدير ساختمان پرداخت كند. البته لازم به ذكر است كه مدير ابتدا بايد اظهارنامه را ابلاغ كند و در صورت عدم توجه مالك، خدمات تاسيساتي واحد او را قطع كند، زيرا در غير اين صورت مالك مي‌تواند نسبت به وضع پيش آمده معترض باشد.

همچنين بخوانيد:
شنود يا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتي دارد؟

فك رهن املاك به چه معنااست؟

وكيل معاضدتي هيچ حق الوكاله اي نمي گيرد


برچسب: قانون، املاك دلتا، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۴ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۴۴:۱۵ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

بيمه مهريه؛ آيا مي‌توان مهريه را بيمه كرد؟

در بيمه مهريه، مرد با شركت بيمه قراردادي مي‌بندد تا ماهانه مبلغي را به حساب بيمه واريز كند و در عوض شركت مذكور مكلف است در صورت از كار افتادگي و يا فوت مرد، مهريه همسر وي را بپردازد.

بيمه مهريه از جمله تدابيري است كه براي حفظ حق و حقوق زنان انديشيده شده است. اين روزها شاهد اين هستيم كه مهريه از ماهيت اصلي خود كه گره‌ گشايي در كار خانواده و به خصوص زن بوده، فاصله گرفته و به يكي از بزرگترين معضلات مردان و بالطبع خانواده ها تبديل شده است. زيرا با توجه به افزايش قيمت سكه حتي كمترين مهريه ها نيز مبلغ قابل توجهي پيدا كرده اند و در نتبيجه اغلب مردان توانايي پرداخت مهر را ندارند. به گزارش مجله دلتا براي كاهش اين معضلات بيمه اي تحت عنوان بيمه مهر توسط شركت هاي بيمه گر ارائه شده است.

بيمه مهريه چيست؟
اين طرح تضميني مطمئن براي پرداخت تمام يا قسمتي از مهريه و پشتيباني مالي مناسب است كه زن مي‌تواند از آن بهره مند شود. در بيمه مهريه، مرد با شركت بيمه قراردادي مي‌بندد تا ماهانه مبلغي را به حساب بيمه واريز كند و در عوض شركت مذكور مكلف است در صورت از كار افتادگي و يا فوت مرد، مهريه همسر وي را بپردازد. در صورتي كه مدت قرارداد تمام شود و مرد در قيد حيات باشد يا دچار از كار افتادگي نشود، بيمه تمام مبلغي را كه مرد در اين سال ها پرداخت كرده، به همسر او برمي‌گرداند. ولي در صورت فوت يا از كار افتادگي مرد، ديگر پرداخت اقساط بيمه ضروري نيست و بيمه گر (شركت بيمه) كل مبلغ مهريه زن را به قيمت روز به او مي‌پردازد.

 

سقف بيمه مهريه
سقف پوشش اين بيمه ۲۰ ميليون تومان است. به اين معني كه اگر ارزش مهريه بيش از ۲۰ ميليون تومان باشد، فقط بخشي از آن تحت پوشش قرار مي گيرد. مرد بر اساس سن، ارزش ريالي مهريه و مدت زمان قرارداد، مبلغ معين شده را به شركت بيمه‌ گر پرداخت مي كند تا تمام و يا بخشي از مهريه همسر خود را بپردازد. لازم به ذكر است كه مدت قرارداد مذكور، ۵، ۱۰ و ۱۵ سال هستند. در اين قرارداد شوهر مي‌تواند حق بيمه خود را به صورت ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و سالانه پرداخت كند.

بيمه طلاق
در بيمه طلاق مبلغي كه مرد براي بيمه مي‌پردازد، بر اساس سن او و مدت زمان قرارداد با بيمه، متفاوت است. به عنوان مثال يك مرد ۲۰ ساله به ازاي هر يك ميليون تومان از مهريه همسر، بايد ماهانه ۱۲ هزار و ۱۶۰ تومان در مدت ۵ سال بپردازد. يعني اگر مهريه همسرش در مدت قرارداد ۱۰ ميليون تومان محاسبه شود، بايد در مدت ۵ سال، هر ماه  ۱۲۱هزار و ۶۰۰ تومان حق بيمه بپردازد. شايان ذكر است يكي از مواردي كه شركت هاي بيمه گر را دچار مشكل مي‌كند، امكان سوءاستفاده از اين طرح است. به اين معني كه زن و شوهر با تباني از يكديگر طلاق بگيرند و پس از دريافت مهريه، رجوع كنند.

 

بيمه مهريه چه مواردي را پوشش مي‌دهد؟
كاركردهاي اصلي بيمه مهر به عنوان تضميني براي پرداخت حق و حقوق قانوني زن به شرح زير است:
• در صورت فوت بيمه گزار (مرد) به طور طبيعي‌ يا بر اثر حادثه در طول مدت قرارداد، دو برابر سرمايه اصلي بيمه (ميزان مهريه بيمه شده) به زن پرداخت خواهد شد.
• در صورت از كار افتادگي دائم و كامل شوهر در طول قرارداد، بيمه گزار (مرد) از پرداخت مابقي حق بيمه معاف مي‌شود.
• زن مي‌تواند پس از گذشت ۲ سال از شروع قرارداد و يا اولين حق بيمه، در صورتي كه تمام اقساط پرداخت شده باشد، با موافقت بيمه گزار (شوهر) از محل ذخيره رياضي بيمه نامه ( نام ديگر آن ذخيره حق است) وام بگيرد.
• اگر زوج ها بعد از گذشت ۶ ماه از ابتداي قرارداد و يا اولين حق بيمه از هم طلاق بگيرند، ذخيره رياضي بيمه نامه تا تاريخ پرداخت حق بيمه به زن پرداخت خواهد شد.
• در صورتي كه زن در طول مدت قرارداد بيمه نامه (حداقل ۶ ماه پس از شروع بيمه نامه و يا پرداخت اولين حق بيمه) فوت كند، ارزش بازخريد بيمه نامه به بيمه گزار (مرد) پرداخت خواهد شد.
• مرد نمي‌تواند بيمه نامه را در طول مدت قرارداد بدون اطلاع زن فسخ كند و اقساط پيشين را دريافت كند.

همچنين بخوانيد:
تقسيط مهريه و نحوه پرداخت آن

ترك منزل توسط شوهر؛ عواقب قانوني آن

ترك منزل توسط زن جرم است؟


برچسب: دادخواست طلاق، طلاق توافقي، طلاق غيابي، مهريه، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۴۱:۱۲ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

مدت عده طلاق در قانون ايران چقدر است؟

عده طلاق در ازدواج دائم سه ماه و در عقد موقت ۴۵ روز است. اگر در زمان طلاق زن باردار باشد عده او با زايمان حتي اگر چند لحظه بعد از طلاق باشد پايان مي‌يابد.

عده يا عدت در لغت به معني شمار و گروه است. و در اصطلاح فقه به مدتي گفته مي‌شود كه زن بايد براي ازدواج مجدد صبر كند. عده در كليه مذاهب اسلامي به عنوان يك اصل پذيرفته شده و فقط در احكام آن اختلافاتي جزئي وجود دارد. در مجله دلتا به بررسي انواع عده و قوانين و مقررات در خصوص مدت عده در طلاق پرداخته شده است.

مدت عده در طلاق توافقي چقدر است؟
مدت عده طلاق در ازدواج دائم سه ماه و در عقد موقت ۴۵ روز است. اگر در زمان طلاق زن باردار باشد عده او با زايمان پايان مي‌يابد. حتي اگر چند لحظه بعد از طلاق وضع حمل كند. بنابراين عده زني كه باردار است، چه در ازدواج دائم و چه در عقد موقت و نيز در طلاق، فسخ يا مرگ همسر تا زمان زايمان است. عده در صورت سقط شدن بچه قبل از زايمان با مرگ جنين به پايان مي‌رسد.

 

عده وفات شوهر
عده مرگ شوهر چهار ماه و ۱۰ روز است. اگر زن باردار باشد عده او تا وضع حمل وي است. يعني حداقل بايد مدت چهار ماه و ده روز و گاهي بيش‌تر رعايت كند. شايان ذكر است كه عده وفات عام است. به اين معني كه هم شامل ازدواج دائم و هم ازدواج موقت مي‌شود. حتي زن يائسه يا زني كه بين او و شوهر روابط زناشويي واقع نشده، عده وفات دارند. از نظر فقهي در طول اين مدت زينت و زيور آلات براي زن ممنوع است. در قرآن كريم به اصل نگه داشتن مدت عده براي زن پس از طلاق يا فوت شوهر تصريح شده است. اما در اين كه چرا مدت عده در طلاق با مدت آن در فوت شوهر متفاوت است، به صراحت مطلبي بيان نشده است. از نظر برخي از فقها به دليل حرمت و ارج نهادن به شوهر فوت شده لازم است كه زن مدت عده را نگه دارد.

 

عده در كشورهاي غير اسلامي وجود دارد؟
سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه آيا مساله عده در كشورهاي غير اسلامي مانند كشورهاي اروپايي و آمريكايي وجود دارد؟ در پاسخ بايد اذعان داشت كه اصل بر عدم وجود مبحثي به نام عده است، اما براي پيشگيري از مشكلات ناشي از اختلاط نسب در كشورهاي مذكور، راهكار هايي در نظر گرفته شده است. از جمله اطاله دادرسي (طولاني تر كردن روند رسيدگي به پرونده طلاق توسط دادگاه ها)، منع روابط زناشويي در خلال رسيدگي به پرونده طلاق و منع زن و شوهر از ازدواج مجدد به مدت تعيين شده در حكم طلاق است. مي‌توان گفت اين روش ها تا حدودي اهداف عده را به گونه‌ اي غير مستقيم محقق مي‌سازد. در واقع مدتي كه مرد يا زن پس از فوت همسر، قبل از ازدواج مجدد صبر مي‌‌كند، در كشورهاي مختلف به تناسب اصول اخلاقي، اعتقادي و اجتماعي حاكم بر آن جوامع متفاوت است، اما عموما اين امر از امور شخصي و فردي محسوب شده و به احساسات افراد مختلف بستگي دارد.

همچنين بخوانيد:
زن در چه صورتي مي تواند تقاضاي طلاق كند؟

طلاق سريع در چه صورتي امكانپذير است؟

شنود يا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتي دارد؟


برچسب: دادخواست طلاق، طلاق توافقي، طلاق غيابي، مهريه، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۳۱:۱۶ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

تهديد ؛ و مجازات آن در قانون

هرگاه تهديد به ‌قدري قوي باشد كه علاوه بر سلب رضايت، اراده نيز از تهديدشونده گرفته شود، وي هيچ مسئوليتي نخواهد داشت و مسئوليت كيفري متوجه اجبار كننده خواهد بود.

تهديد يعني ترساندن ديگري به ‌قصد وادار كردن وي به انجام دادن خلاف و جرمي كه بر خلاف ميل آن شخص است به‌ طوري كه تهديدشونده از ترس، مجبور به اطاعت از تهديدكننده باشد. تهديد در كليه كشورها از جمله ايران جرم تلقي شده و براي آن مجازات در نظر گرفته شده است. ما در اين نوشتار به بررسي اقسام تهديد و مجازات آن در قانون مي‌پردازيم. در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

اقسام تهديد و مجازات آن ها

تهديد انواع و اقسام مختلفي دارد كه در ادامه آن ها را بررسي مي‌كنيم .

۱. تهديد به ‌منظور گرفتن نوشته، سند، مدرك و…
طبق ماده‌ ۶۶۸ قانون مجازات اسلامي «هر كس با جبر و قهر (اجبار) يا با اكراه و تهديد، ديگري را ملزم به دادن نوشته، سند، امضا يا مهر كند و يا سند و نوشته‌ اي كه متعلق به او يا سپرده به او است را از وي بگيرد، به حبس از سه ماه تا دو سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد.» اين جرم، از جرائم قابل گذشت است كه رسيدگي به آن، فقط با شكايت شاكي خصوصي آغاز مي‌شود و در صورت رضايت و اعلام گذشت شاكي، تعقيب متهم فوراً متوقف مي‌شود.

 

۲– تهديد به ضرر‌هاي جسماني، مالي و…
بر اساس قانون، هر كس ديگري را به قتل، ضرر‌هاي نفسي (جسمي) ، شرافتي، مالي يا به افشاي اسرار وي يا بستگان او تهديد كند، اعم از اين‌ كه به اين واسطه، تقاضاي تهديدكننده انجام شده باشد يا خير، وي به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه يا حبس از دو ماه تا دو سال محكوم خواهد شد. براي مثال اگر شخصي ديگري را به شكستن دست و يا چاقو زدن تهديد كند، عمل او مصداق تهديد به ضرر‌هاي نفسي (جسمي) است، و اگر آن فرد را تهديد به بردن آبرو و ناموس يا تهديد به افشاي اسرار او يا بستگان وي كند، اين عمل، تهديد به ضرر‌هاي شرفي محسوب مي‌شود. شايان ذكر است كه ملاك تشخيص اين‌ كه چه اموري براي چه كساني جزء اسرار محسوب مي‌شود، به طور عرفي مشخص مي‌شود. در واقع مي‌توان گفت اموري كه از افشاي آن ضرر و زيان مادي يا معنوي متوجه شخص خواهد شد، به موجب قانون، جزء اسرار محسوب شده و تهديد به افشاي آن جرم است. اين تهديد، از جرائم قابل گذشت است.

۳– اجبار با استفاده از سلاح
به‌ موجب ماده‌ ۶۱۷ قانون مجازات اسلامي «هر كس به ‌وسيله‌ چاقو و يا هر نوع سلاح تظاهر يا قدرت‌ نمايي كند يا آن را وسيله‌ مزاحمت اشخاص يا اخاذي يا تهديد قرار دهد يا با كسي گلاويز شود، در صورتي كه از مصاديق محارب (شخصي كه با حكومت در ستيز و جنگ است) نباشد، به حبس از شش ماه تا دو سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد». شايان ذكر است كه منظور از اسلحه، سلاح سرد مانند چاقو و سلاح گرم مانند كلت كمري است. اين تهديد، از جمله جرائم غيرقابل گذشت است به اين معنا كه رسيدگي به آن نيازمند طرح شكايت از سوي شاكي خصوصي نيست. و دادستان در صورت اطلاع از وقوع چنين جرمي بر عليه تهديدكننده، شكايت و طرح دعوا مي‌كند.

۴– وادار كردن ديگران به ارتكاب جرم
گاهي اوقات مجرمان براي رسيدن به اهداف خود، فرد يا افرادي  را تهديد مي‌كنند و آن اشخاص از ترس، دست به عمل مجرمانه مي‌زنند و مرتكب جرم مورد نظر آن ها شود. در اين موارد بايد گفت كه هرگاه تهديد به ‌قدري قوي باشد كه علاوه بر سلب رضايت، اراده نيز از تهديدشونده گرفته شود، وي هيچ مسئوليتي نخواهد داشت و مسئوليت كيفري متوجه اجبار كننده خواهد بود. زيرا مسئوليت كيفري فقط زماني محقق مي‌شود كه فرد حين ارتكاب جرم، عاقل، بالغ و مختار باشد. بنابراين هرگاه كسي بر اثر تهديد غير قابل تحمل، مرتكب رفتار مجرمانه شود، مجازات نمي‌شود و به‌ جاي او تهديدكننده به مجازات محكوم خواهد شد. البته به موجب قانون مجازات اسلامي؛ تهديدشونده نمي‌تواند به دليل تهديد، فردي را به قتل برساند زيرا تهديد هرگز مجوز قتل نيست و اگر كسي ديگري را ولو از روي اكراه به قتل برساند، قصاص و اكراه كننده نيز به حبس ابد محكوم مي‌شود. مگر آن كه اكراه شونده طفل غيرمميز ( به صغيري گفته مي‌شود كه داراي قوه درك و تشخيص نيست. خوب و بد را تشخيص نمي‌دهد و نمي‌تواند اراده اي براي انجام اعمال خلاف داشته باشد. كودك زير هفت سالگي را به عنوان صغير غير مميز مي‌شناسند) يا مجنون باشد كه در اين صورت فقط اكراه‌ كننده محكوم به قصاص مي‌شود. شايان ذكر است كه يكي ديگر از از انواع اين جرم، تهديد پيامكي است.

 

شرايط تحقق تهديد در قانون ايران

تهديد در كليه مواردي كه در بالا ذكر شد فقط در صورتي محقق مي‌شود كه تمام شرايط زير را داشته باشد:

بايد در ارتباط با موضوعي معين و مشخص باشد و تهديدكننده به طور واضح فرد را به قتل يا ضرر‌هاي مادي، معنوي، شرفي و افشاي اسرار خود يا بستگانش تهديد كند. مثلاً اگر شخصي به ديگري بگويد «حسابت را مي‌رسم» يا «كاري مي‌كنم كه مرغان هوا به حالت گريه كنند» ، اين جملات به دليل مبهم بودن و معلوم نبودن نوع ضرر مادي يا معنوي تهديد محسوب نمي‌شود.
تهديد بايد با ارتكاب اعمال غير قانوني و براي رسيدن به منفعت نامشروع صورت پذيرد. بنابراين اگر كسي براي رسيدن به حق خود، به ديگري هشدار دهد كه عليه او نزد مراجع قانوني شكايت خواهد كرد، اين عمل جرم محسوب نمي‌شود.
تهديدكننده توان انجام تهديد را داشته باشد و بايد نسبت به تهديدشونده مؤثر واقع شود. شناسايي مؤثر بودن اين موضوع، منوط به اوضاع و احوال تهديدكننده و تهديدشونده است. به طور مثال اگر شخصي ناتوان، فردي نيرومند را تهديد به كتك زدن و آسيب رساندن جسمي كند، از آن‌جا كه اين نحو از ترساندن، وحشتي در فرد نيرومند ايجاد نمي‌كند، اين جرم محقق نمي‌شود.
صرف ترس از كسي يا چيزي تهديد به شمار نمي‌آيد. بلكه ترس بايد از عمل تهديدكننده ناشي شده باشد.
همچنين بخوانيد:
شاكي و شرايط شكايت كردن

شنود يا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتي دارد؟

رشوه ؛ چه بدهي چه بگيري مجرمي


برچسب: قانون، مجله دلتا، حقوق جزا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۲۰:۴۵ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)