مجله حقوقي دلتا مجله حقوقي دلتا .

مجله حقوقي دلتا

اجاره آپارتمان مبله ؛ نكات مهم و اساسي آن

افرادي كه قرار است خانه يا ملكي را اجاره كنند بهتر است قبل از اجاره در مورد صاحب خانه تحقيق كنند. اين افراد بايد صاحب خانه و كسي را كه با او قرارداد مي‌بندند به خوبي بشناسند. چرا كه اين كار واقعاً شما را از دردسرهاي بعدي نجات مي‌دهد.

اجاره خانه مبله چند سالي است كه در كشور رواج پيدا كرده است. اين سبك از اجاره مي‌تواند به صورت اجاره روزانه يا ماهانه و حتي سالانه صورت بگيرد. از اين رو در اين مطلب هدف اين است كه مهم ترين نكات در مورد اجاره آپارتمان و سوئيت مبله و تنظيم قرارداد اجاره را كه دانستن آن لازم است  تشريح كنيم. در ادامه با مجله دلتا همراه باشد.

نكات اساسي اجاره آپارتمان و سوئيت مبله
آپارتمان يا سوئيت مبله به اتاق يا خانه اي مي‌گويند كه داراي مبل و اثاث زندگي باشد. صاحب خانه ها در اين نوع از اجاره به دلايل مختلف از جمله مهاجرت، تغيير موقت محل زندگي و … امكان جا به جايي كامل وسايل را ندارند و نمي‌خواهند هزينه اجاره انبار را تقبل كنند، از طرفي مستاجر يا طرف تقاضا هم با اين مدل از اجاره آپارتمان مي‌تواند از هزينه كردن براي برخي لوازم منزل صرف نظر كند. مهم ترين عوامل و بحث هايي كه در زمان اجاره آپارتمان يا هر نوع ملك ديگري مورد توجه است، مبلغ و ميزان اجاره بهاي ملك و همچنين وديعه و شرايط قرارداد است. اما شايان ذكر است كه اجاره آپارتمان مبله شروطي دارد كه بايد موجر و مستاجر به آن ها دقت كنند. در زير به اين موارد اشاره شده است.

الف) امكانات ضروري براي اجاره خانه مبله
اتاق نشيمن مبله كه داراي يك مبل و ميز است.
كف پوش؛ حداقل موكت يا فرش شده باشد.
اتاق‌ خواب داراي تختخواب باشد.
آشپزخانه داراي امكانات اساسي باشد كه اين لوازم شامل يخچال، اجاق‌گاز، آبگرمكن و ماشين لباسشويي مي‌شود.
ظروف پخت غذا به اندازه لازم موجود باشد.

ب) احراز و شناسايي مدارك مستاجر
يكي از مواردي كه ممكن است براي موجر در اين گونه قراردادها اتفاق بيافتد، خيانت در امانت است. از اين رو موجر بايد حتما مدارك شناسايي مستاجر را رويت و هويت او را شناسايي كند.

ج) مبلغ اجاره خانه مبله
در اجاره آپارتمان مبله، مبلغ اجاره متناسب با مدت اقامت خواهد بود. پس در ابتدا بايد مدت اقامت و مبلغ اجاره مشخص شود. هزينه دريافتي با توجه به موقعيت آپارتمان و تجهيزات آن، به‌ عنوان اجاره‌ بها تعيين مي‌شود. همچنين در برخي ايام سال كه جا به جايي‌ ها كمتر است مثل فصل زمستان، موجران به ناچار در قيمت‌ ها تجديدنظر مي‌كنند كه لازم است مستاجران اين نكته را در نظر داشته باشند. بهتر است قبل از اجاره دادن آپارتمان از وسايل عكس گرفته شود. و نيز لوله‌ هاي آب و شيرآلات، سيستم برق ساختمان، وسايل گرمايشي و سرمايشي خانه و در و پنجره‌ ها در حضور مستاجر امتحان شود. وسايل موجود در خانه بررسي و از سالم بودن آن‌ ها اطمينان حاصل شود. و در نهايت همه اين موارد بايد در يك چك ليست تائيد و در ضميمه قرارداد به امضاي دو طرف برسد.

د) انعقاد قرارداد
اين نوع از اجاره نامه نيز معمولاً از ۶ ماه تا چند سال قابل تنظيم است. شايان ذكر است كه امكان اجاره واحدها به‌ صورت روزانه وجود ندارد، هر چند برخي موجران اين عمل را انجام مي‌دهند. مطمئن ترين راه اين است كه قرارداد در يك بنگاه معاملات ملكي معتبر منعقد تا كد رهگيري هم صادر شود. لازم است مواردي در قرارداد ذكر شوند كه در ادامه به آن ها اشاره مي شود.
• تاريخ شروع و اتمام قرارداد
• اطلاعات مكتوب درباره مبلغ اجاره‌ و وديعه
• شرايط فسخ قرارداد از جانب صاحب‌ خانه
• شرايط جريمه مستأجر در صورت ترك زودتر از موعد خانه
• وظايف و مسئوليت‌ هاي مربوط به هزينه تعميرات و خسارات
سؤال بسياري از موجران اين است كه در خصوص خسارت‌ ها چطور با مستأجر به توافق برسيم؟
بايد در نظر داشت كه طبق عرف تمام قراردادها، مستاجر مبلغي را به‎ عنوان وديعه به موجر پرداخت مي‌كند. اين مبلغ مي‌تواند به عنوان تضميني براي جبران خسارات احتمالي ناشي از اجاره آپارتمان باشد. در ضمن بهتر است كه خانه را بيمه كنيد.

 

نكاتي كه در زمان اجاره خانه مبله بهتر است رعايت شود
۱. براي مستاجر بهترين زمان ممكن به منظور مذاكره و گرفتن امتيازات لازم و دلخواه در خصوص اجاره بهاي كمتر و تعميرات خانه دقيقا قبل از اسباب كشي است. مستاجر بايد قبل از رفتن به خانه جديد تمام در ها، پنجره ها، اتصالات، قفل ها و در كل تمام واحد را بررسي و همچنين چراغ ها و وسايل سرمايشي و گرمايشي را خاموش و روشن كند.

۲. مستاجران در هنگام اجاره ﺁپارتمان دلخواه واقع گرا و منطقي باشند تا بعداً دچار مشكل نشوند. به طور مثال، افرادي كه درپي اجاره ﺁپارتمان يا سوئيت مبله اي هستند در بسياري از مواقع با خانه هايي رو به رو مي‌شوند كه از بودجه آن ها خيلي بيشتر است ولي چون خانه مورد پسند آن ها واقع شده، آن را اجاره مي‌كنند. اين يكي از نكات بسيار مهم است كه اجاره آپارتمان نبايد بيشتر از ۳۰ درصد درآمد ناخالص شما باشد.

۳. شناخت دقيق از صاحب خانه يكي ديگر از مواردي است كه حتماً بايد مستاجران به آن توجه كنند. بسياري از افراد فكر مي‌كنند كه در زمان اجاره ملك، فقط بايد مستاجر را شناخت و در مورد او تحقيق كرد چون كسي كه قرار است اجاره را پرداخت كند مستاجر است در صورتي كه اين يك باور و تصور اشتباه است. افرادي كه قرار است خانه يا ملكي را اجاره كنند بهتر است قبل از اجاره در مورد صاحب خانه تحقيق كرده و او را به خوبي بشناسند. چرا كه اين كار واقعاً شما را از دردسرهاي بعدي نجات مي‌دهد.

۴. بيمه اجاره نشيني در زمان اجاره آپارتمان؛ بسياري از مستاجران تصور مي‌كنند چون ملك براي خودشان نيست بنابراين نيازي نيست كه بيمه داشته باشند. دانستن اين نكته حائز اهميت است كه اين نوع بيمه در زمان وقوع حوادث بسيار با ارزش است.

۵. هنگام اجاره آپارتمان يا سوئيت هاي مبله توجه به تحويل وسايل و لوازم خانه، يكي ديگر از نكاتي است كه افراد متقاضي اجاره بايد رعايت كنند. در واقع اين سبك خانه ها مزاياي زيادي براي متقاضيان دارد ولي به دليل وجود وسايلي كه از ابتدا داخل منزل بوده، اجاره كردن و تحويل دادن آن مي‌تواند كمي پيچيده باشد، كه اگر افراد به آن توجه نكنند قطعا با مشكل مواجه مي‌شوند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ....


برچسب: قانون، مجله دلتا، قرارداد، رهن و اجاره،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۰۵:۵۲ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

شروط ۱۲ گانه ضمن عقد ازدواج كه لازم است بدانيد

هنگامي كه بين دو طرف يك معامله قراردادي بسته مي‌شود، افراد مي‌توانند علاوه بر تعهداتي كه به طور قانوني با امضاي قرارداد به عهده آن‌ ها گذاشته مي‌شود، شرايطي را به عقد اضافه كنند كه دو طرف بايد بر اساس آن رفتار كنند. اين شروط كه به آن‌ ها شروط ضمن عقد گفته مي‌شود، در صورتي از نظر قانوني معتبر است كه با اصل قرارداد در تضاد و اختلاف نباشد.

هنگام عقد ازدواج بخاطر شادي و هيجان فراوان دختران و پسران بدون اين كه شرايط ۱۲ گانه مندرج در عقدنامه را مطالعه كنند و از مفاد اين شروط به طور كامل اطلاع داشته باشند، بندهاي مختلف را امضا مي‌كنند. در حالي كه شايد اصلا خبر نداشته باشند عدم رعايت اين شروط ضمن عقد ازدواج چه آثاري براي هر يك از زن و مرد در پي خواهد داشت؟ در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

شروط ضمن عقد نكاح در سند ازدواج
هنگامي كه بين دو طرف يك معامله قراردادي بسته مي‌شود، افراد مي‌توانند علاوه بر تعهداتي كه به طور قانوني با امضاي قرارداد بر عهده آن‌ ها گذاشته مي‌شود، شرايطي را به عقد اضافه كنند كه دو طرف بايد بر اساس آن رفتار كنند. اين شروط كه به آن‌ ها شروط ضمن عقد گفته مي‌شود، در صورتي از نظر قانوني معتبر است كه با اصل قرارداد در تضاد و اختلاف نباشد (اصل قرارداد آن چيزي است كه طرف هاي عقد براي رسيدن به آن قرارداد بسته اند). حال در عقد ازدواج، مرد از لحاظ حقوقي مكلف به پرداخت مهريه و نفقه و زن موظف به تمكين از مرد مي‌شود. در كنار اين موارد، زن از نظر قانوني مي‌تواند شروطي را ضمن عقد ازدواج در عقدنامه قيد كند. از مهم ترين شروط ضمن عقد ازدواج مي‌توان به وكالت در طلاق، حق تحصيل، حق اشتغال، حق خروج از كشور، حق حضانت فرزندان در صورت طلاق و حق تعيين مسكن اشاره كرد.

 

شروط ضمن عقد ازدواج دو دسته هستند
دسته اول؛ شروط از پيش تعيين شده كه در تمام عقدنامه‌ ها موجود بوده و بدون نياز به درخواست از دفتر ازدواج و طلاق، در سند ازدواج به شكل تايپ شده وجود دارند.
دسته دوم؛ شروط مازادي هستند كه زوج ها تمايل دارند بر شروط ديگر اضافه شده و حقوق ديگري را براي دو طرف مشخص كنند.

شروط ضمن عقد شامل چه مواردي است؟
۱. استنكاف (خودداري) شوهر از دادن نفقه به مدت شش ماه.
۲. بد رفتاري غير قابل تحمل مرد با زن و فرزندان.
۳. بيماري خطرناك غير قابل درمان مرد در حدي كه سلامت زن را به خطر اندازد.
۴. جنون مرد در مواردي كه فسخ نكاح شرعاً ممكن نباشد. به عبارت ديگر ديوانه بودن مرد در زماني كه امكان فسخ نباشد.
۵. اشتغال مرد به كاري كه به حيثيت و آبروي زن و مصالح خانوادگي او لطمه مي‌زند.
۶. محكوميت شوهر به حكم قطعي به مجازات پنج سال حبس يا بيشتر
۷. اعتيادي كه به اساس خانوادگي ضرر بزند. مانند اعتيادي كه منجر به بيكاري مرد، فروش اثاثيه منزل و وارد كردن ضرر به سلامت جسمي و روحي زن و فرزند شود.

 

۸. ترك بدون علت خانواده يا غيبت يكسره شش ماهه بدون دليل موجه.
۹. محكوميت قطعي مرد در اثر ارتكاب به جرم و اجراي هرگونه مجازات اعم از حد و تعزير در اثر ارتكاب به جرمي كه مغاير با حيثيت خانوادگي و شئون زن باشد.
۱۰. در صورتي كه پس از گذشت پنج سال مرد در خصوص فرزند دار شدن مشكل داشته باشد.
۱۱. در صورتي كه مرد مفقودالاثر شود و ظرف شش ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پيدا نشود.
۱۲. مرد، همسر ديگري بدون رضايت و اجازه زن اختيار كند.
مواردي كه در بالا ذكر شد شروط ۱۲ گانه اي است كه در عقدنامه قيد شده است.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ....


برچسب: خانواه، طلاق، قانون، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۵۵:۵۹ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

قرارداد مشاركت در ساخت و تعيين سهم شركا

در قرارداد مشاركت در ساخت مالك زمين و سازنده ساختمان با هم شريك هستند و در نهايت همان چيزي كه در قرارداد مشاركت در ساخت قيد شده، از نظر قانوني اعتبار دارد.

قرارداد مشاركت قراردادي است كه از طريق آن اشخاص حقيقي يا حقوقي، سرمايه مادي يا معنوي خود را به صورت سهم الشركه نقدي يا غير نقدي معين كرده(سهم الشركه حقي است كه افراد با آوردن بخشي از سرمايه در شركت دارا مي‌شوند.) و به صورت مشترك و مشاع و براي انجام كار معين در زمينه فعاليت‌ هاي توليدي، بازرگاني و خدماتي براي مدت محدود و به قصد منفعت بردن به‌ كار مي‌گيرند. در مجله دلتا انواع قرارداد مشاركت توضيح داده شده و آثار حقوقي قراردادهاي مشاركت در ساخت بررسي مي شود.

قرارداد مشاركت و موارد استفاده از آن چيست؟
همانطور كه در ابتدا ذكر شد موارد استفاده از اين قراردادها شامل صادرات كالا، خدمات، توليد و فروش محصول، واردات كالا به قصد فروش، بازرگاني داخلي، احداث مسكن انفرادي و انبوه‌ سازي و واردات ماشين آلات، مواد اوليه و ابزار كار است. رايج ‌ترين شكل قراردادهاي مذكور، قرارداد مشاركت در ساخت، قرارداد مشاركت مدني با بانك و قرارداد مشاركت مدني خصوصي است.

 

قرارداد مشاركت در ساخت
طبق قوانين مشاركت در ساخت در اين قرارداد مالك زمين و سازنده ساختمان با هم شريك هستند و در نهايت همان چيزي كه در قرارداد مشاركت در ساخت قيد شده، از نظر قانوني اعتبار دارد. به اين معنا كه مالك و سازنده ‌اي كه قرارداد را امضا مي‌كنند، در ابتدا به دنبال سودي هستند كه از اين توافق به دست مي‌آورند. بايد توجه داشت كه در اين گونه قرارداد، تعيين ميزان سهم مالك و سازنده، معمولا به صورت توافقي است و براي آن قانوني وجود ندارد. در هر صورت، اكثر افراد سعي مي‌كنند در اين موارد از آنچه كه در عرف معمول است تبعيت كنند. به همين دليل سود مالك و سازنده در ابتدا محاسبه مي‌شود. قبل از عقد قرارداد، سرمايه اي كه‌ هر كدام از طرف ها آورده اند و نيز سهم ‌‎الشركه آن‌ ها به نسبت سرمايه اي كه با خود آورده اند در قرارداد محاسبه مي‌شود تا سودي بيش تر از آورده شخص، براي وي در نظر گرفته نشود.

معمولاً در قراردادهاي مشاركت در ساخت پيش‌ بيني مي‌كنند كه در پايان قرارداد، ساختماني كه ساخته شده به چه صورت و با چه شرايطي بين طرف هاي تقسيم شود. در قراردادهاي مذكور افراد غالباً براي مواردي همچون ميزان سهم الشركه و يا تعهداتي كه زمان عقد قرارداد به آن ها توجه نشده است با يكديگر به اختلاف بر مي‌خورند. شايان ذكر است كه يكي از طرف‎ هاي قراردادهاي مشاركت در ساخت، مالك است كه آورده‌ وي همان زمين و يا يك ملك معمولاً كلنگي است. طرف ديگر قرارداد، شريك يا سازنده است كه آورده‌ او هزينه‌ هاي مربوط به ساخت و ساز ملك جديد است.
از آنجا كه در قرارداد ساخت، مالك زمين و سازنده با هم شريك هستند بايد پيش از انعقاد قرارداد سهم هركدام نسبت به آورده‎ او تعيين و در قرارداد ذكر شود.

نحوه تقسيم سود و سهام در قرارداد هاي مشاركت با بانك
قرارداد مشاركت مدني بانكي به معني ادغام كردن سرمايه بانك با طرف مقابل قرارداد، براي انجام فعاليت‌ هايي مانند بازرگاني، توليدي و خدماتي و به منظور سوددهي به هر دو طرف قرارداد است. اين سرمايه مي‌تواند به‌ صورت نقدي يا غير نقدي باشد. شايان ذكر است كه مقدار سود مورد نظر براي هر دو طرف بايد بر اساس قوانين و مقرراتي باشد كه براي بانك ‌ها تعيين مي‌شود. به اين صورت كه مقدار سرمايه و سهمي كه به عنوان سود براي فرد متقاضي از طرف وي پيشنهاد مي‌شود در اختيار بانك قرار مي‌گيرد و بعد از درخواست، بانك آن را بررسي مي‌كند و در اين مرحله سهم بانك و شريك (فرد متفاضي) و همچنين نسبت سود بانك و شريك، بر اساس كليه قوانين و مقرراتي كه براي بانك‌ ها تعيين شده، مشخص خواهد شد. سرانجام چنانچه فعاليت موردنظر، براي بانك سود اقتصادي در بر داشته باشد، با درخواست متقاضي، موافقت كرده و قراردادي بين آنها بسته مي‌شود.

 

نحوه سوددهي بين بانك و شريك چگونه است؟
به اين صورت است كه در اواخر هر سال، بانك، سود به دست آمده از شراكت را بين طرف مقابل و خود تقسيم مي‌كند. اين سود با توجه به سرمايه هر دو طرف بين آن ها تقسيم خواهد شد.

نحوه تقسيم سود و سهام در قراردادهاي مشاركت مدني خصوصي
قرارداد مشاركت مدني خصوصي به معناي ادغام سرمايه و دارايي‌ هاي نقدي يا غير نقدي اشخاص حقيقي يا حقوقي متعدد به منظور منفعت و تقسيم سود است.
 در قرارداد مشاركت مدني سرمايه آورده هر يك از دو طرف بايد به تفصيل در قرارداد قيد شود تا براي تعيين سود، شركا با مشكل مواجه نشوند. عموماً پرداخت سود سالانه در اين قرارداد مشاركت بر عهده مالك است و نيز تحويل تمام سود حاصل از مشاركت در پايان قرارداد به مالك با دريافت رسيد كتبي صورت مي‌گيرد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ....


برچسب: قانون، مجله دلتا، قرارداد،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۴۳:۳۲ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

دادگاه خانواده صلاحيت رسيدگي به چه اموري را دارد؟

در شكايات و دعاوي مربوط به خانواده، هم دادگاه محل اقامت زن و هم دادگاه محل اقامت مرد (خوانده) صلاحيت رسيدگي به پرونده را دارند.

دادگاه خانواده همان طور كه از نام آن مشخص است دادگاهي است كه قوه قضاييه به منظور رسيدگي به اختلافات مرتبط با امور خانواده تاسيس كرده است. و به همين دليل دادگاه هاي ديگر صلاحيت رسيدگي به دعاوي مربوط به اين دادگاه ها را نخواهند داشت. در مجله دلتا به بررسي صلاحيت دادگاه خانواده طبق قانون حمايت خانواده پرداخته شده است.

صلاحيت دادگاه خانواده چيست؟
بر اساس قانون حمايت خانواده، قوه قضاييه مكلف است در هر حوزه به تعداد كافي شعبه دادگاه خانواده تشكيل دهد. اما در شهر هاي كوچك كه اين دادگاه تشكيل نشده است دادگاه مستقر در آن حوزه به امور مربوط به دعاوي خانوده نيز رسيدگي مي‌كند. اما در شهر هاي مورد نظر پرونده هاي ازدواج و طلاق، به نزديك ترين دادگاه فرستاده مي‌شود. طبق قانون حمايت خانواده، وجود قاضي مشاور زن علاوه بر قاضي رسيدگي كننده پيش بيني شده است. قضات دادگاه مذكور بايد متاهل و حداقل چهار سال سابقه خدمت قضايي داشته باشند. قاضي مشاور مي‌بايست ظرف سه روز از ختم دادرسي به طور مكتوب در مورد موضوع دعوي اظهار نظر و مراتب را در پرونده قيد كند. و قاضي انشاء كننده رأي بايد در دادنامه به نظر قاضي مشاور اشاره و چنانچه با نظر او مخالف باشد با ذكر دليل نظريه وي را رد كند.

 

بر اساس ماده ۴ قانون حمايت خانواده مصوب ۱۳۹۲ رسيدگي به امور و دعاوي زير در صلاحيت دادگاه خانواده است :

نامزدي و خسارات ناشي از برهم زدن آن
نكاح دائم، موقت و اذن در نكاح
شروط ضمن عقد نكاح
ازدواج مجدد
جهيزيه
مهريه
نفقه زوجه و اجرت‌ المثل ايام زوجيت
تمكين و نشوز (عدم تمكين)
طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نكاح، بذل مدت و انقضاي آن
حضانت و ملاقات طفل
نسب
رشد، حجر و رفع آن (براي اطلاع از مفهوم رشد و حجر به مواد ۱۲۰۷ و ۱۲۰۸ قانون مدني مراجعه شود.)
ولايت قهري، قيمومت، امور مربوط به ناظر و امين اموال محجوران و وصايت در امور مربوط به آنان
نفقه اقارب (نفقه خويشاوندان)
امور راجع به غايب مفقودالاثر
سرپرستي كودكان بي‌سرپرست
اهداي جنين
تغيير جنسيت

درخواست طلاق
در شكايات و دعاوي مربوط به خانواده، هم دادگاه محل اقامت زن و هم دادگاه محل اقامت مرد (خوانده) صلاحيت رسيدگي به پرونده را دارند. به طور مثال درخواست طلاق از جانب زن و او مقيم تهران است و همسر وي شيراز است. در اين موارد زن مي‌تواند دادخواست طلاق را به دادگاه خانواده تهران يا اصفهان، هر كدام كه تمايل داشته باشد تقديم كند. شايان ذكر است كه در شهر تهران با توجه به وسعت و جمعيت فراوان شعب بسياري وجود دارد و روش متداول اين است كه پرونده به نزديك ترين دادگاه به محل اقامت زن براي رسيدگي ارجاع مي‌شود. درخصوص ساعت كار دادگاه خانواده و يا نشاني سايت دادگاه خانواده تهران بايد بيان كرد كه ساعت كار دادگاه مثل همه ادارات دولتي است و فرقي با آن ها ندارد و ضمنا هيچ كدام از دادگاه هاي مذكور، سايت مستقل براي اطلاع رساني ندارند. البته ذكر اين نكته لازم است كه شماره تلفن ۱۲۹ مربوط به پاسخ به سوالات حقوقي وابسته به قوه قضاييه است. شايان ذكر است كه برخي از مسائل حقوقي مربوط به خانواده در شوراهاي حل اختلاف، رسيدگي مي‌شود. معمولاً نفقه معوقه يا نفقه فرزندان كه كمتر از ۲۰ ميليون تومان باشد و يا استرداد جهيزيه از طريق شوراي حل اختلاف انجام مي‌شود.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي ....


برچسب: خانواه، طلاق، قانون، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۳۰:۱۵ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

تصادف منجر به فوت راننده مقصر ؛ و مجازات آن

در تصادفاتي كه منجر به فوت مي‌شود حتي به فرض گذشت اولياي دم، دادستان موظف به تعقيب و اجراي دعواي عمومي و شكايت از راننده مقصر است.

تصادف رانندگي به دلايل مختلفي از جمله بي احتاطي، بي مبالاتي، رعايت نكردن نظامات دولتي، مهارت نداشتن راننده وسيله نقليه موتوري اتفاق مي‌افتد. به گزارش مجله دلتا عوامل متعددي براي بالا بودن آمار تصادفات منجر به فوت در ايران وجود دارد، ولي بدون شك يكي از مهم‌ ترين اين عوامل، خطاي انساني و بي‌ توجهي افراد به قانون است.

تصادف منجر به فوت راننده مقصر
قتل به طور كلي به سه دسته تقسيم مي‌شود كه عبارتند از :
۱. قتل عمد كه مجازات آن قصاص است.
۲. قتل غير عمد كه مجازات آن پرداخت ديه است.
۳. قتل خطاي محض كه مجازات آن پرداخت ديه از سوي عاقله (بستگان مرد نسبي پدر و مادري يا پدري) تعيين شده است.
بنابر تقسيم بندي ياد شده ، قتل ناشي از تصادف رانندگي، قتل عمد محسوب نمي‌شود و قصاص ندارد. حتي اگر راننده به دليل رعايت نكردن موارد قانوني مانند سرعت غير مجاز، مقصر باشد. در واقع ترديدي نيست كه عملكرد راننده در تجاوز از سرعت مقرر يا سبقت غير مجاز، عملي عمدي است، ولي هنگامي كه به واسطه سبقت مزبور يا تجاوز از سرعت مجاز تصادف مي‌كند، معلوم است كه تصادف، مقصود مرتكب نبوده است و قتل اتفاق افتاده از اين سهل انگاري، قتل شبه عمد محسوب مي‌شود.

 

حكم تصادف منجر به فوت بدون گواهينامه چيست؟
به رغم تصور عموم مردم مبني بر عمدي بودن قتل ناشي از تصادف راننده بدون گواهينامه، بايد گفت كه نداشتن گواهينامه باعث تغيير نوع و ماهيت قتل از غير عمدي به عمد نيست. طبق قانون، اگر در زمان وقوع حادثه رانندگي منجر به قتل، يكي از موارد زير وجود داشته باشد، راننده متخلف مجازات شديد‌تري نسبت به حالت عادي خواهد داشت، ولي ماهيت قتل كماكان شبه عمد تلقي خواهد شد. اين موارد عبارتند از :
• راننده در حالت مستي باشد.
• فاقد گواهينامه رانندگي باشد.
• با سرعت غير مجاز يا سبقت غير مجاز رانندگي كند.
• وسيله نقليه داراي عيب و نقص فني باشد.
شايان ذكر است، اگر در تصادف رانندگي كه منجر به صدمه بدني يا فوت افراد مي‌شود، راننده بدون گواهينامه باشد، باز هم بيمه موظف به پرداخت خسارت به مصدوم يا وراث متوفي است، ولي شركت بيمه پس از پرداخت خسارت، مي‌تواند براي دريافت آن به راننده فاقد گواهينامه رجوع كند. در مواردي كه قتل ناشي از تصادفات رانندگي به دليل مصرف مشروبات الكلي يا غير آن باشد هم همين شرايط صدق مي‌كند.

مجازات راننده مقصر
در تصادفاتي كه منجر به فوت مي‌شود حتي به فرض گذشت اولياي دم، دادستان موظف به تعقيب و اجراي دعواي عمومي و شكايت از راننده مقصر است و به اين دليل مي‌توان گفت كه اين عمل جزء جرائم غير قابل گذشت است به اين معنا كه صرفاً با گذشت شاكي خصوصي پرونده مختومه نمي‌شود بلكه دادستان هم مي‌تواند به عنوان مدعي العموم درخواست شكايت را در دادگاه مطرح كند و همچنين با گذشت شاكي خصوصي رسيدگي به پرونده متوقف نخواهد شدو فقط ديه از سوي اولياي دم، قابل گذشت است و فرد مرتكب قتل حتي در صورت رضايت خانواده مقتول، به مجازات حبس و يا جريمه نقدي محكوم مي شود. شايان ذكر است صندوقي به نام صندوق خسارات بدني وجود دارد كه در صورتي كه مصدوم يا وراث متوفي به هر دليلي از جمله فراري بودن راننده مقصر حادثه يا ورشكستگي شركت بيمه، نتوانند ديه خود را از شركت بيمه دريافت كنند، اين شركت مكلف به پرداخت ديه به اين اشخاص است. بنابراين هرگاه بي احتياطي يا رعايت نكردن مقررات دولتي يا مهارت نداشتن راننده به قتل غير عمد منتهي شود، مجازات زير را به همراه مي‌آورد.

براي ديدن مطالب بيشتر  مجله حقوقي دلتا را دنبال كنيد ...


برچسب: قانون، مجله دلتا، ديه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۲۰:۳۷ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

ارث به چه كساني هرگز تعلق نمي‌گيرد؟

طبق قانون مواردي هستند كه مانع از انتقال ارث به برخي از افراد مي‌شوند.

تقسيم ارث يكي از رايج‌ ترين حقوقي است كه پس از فوت فرد توسط ورثه او انجام مي‌گيرد. بر اساس قانون چند دسته مي‌توانند از ارث فرد متوفي استفاده كنند كه شامل وابستگان سببي و نسبي مي‌شوند. به گزارش مجله دلتا كسي كه فوت مي‌كند و ارث به جا مي‌گذارد را موَّرِث و بازماندگاني كه از او ارث مي‎برند را وارث مي‌گويند.

تاثير زمان فوت طبق قانون ارث
گاهي تاريخ فوت دو نفر كه طبق قانون از يكديگر ارث مي‌برند، مبهم و نامعلوم است. به طور مثال پدر و پسري در يك تصادف فوت كرده ‌اند و مشخص نيست كدام يك زودتر فوت شده است. بنابراين در خصوص تاثير زمان فوت بايد قائل به تفكيك شد.


۱. تاريخ فوت هر دو نفر نامشخص است.
۲. تاريخ فوت يكي معلوم و تارخ فوت ديگري نامعلوم است.
فرض اول؛ اگر تاريخ فوت افرادي كه از يكديگر ارث مي‌برند نامشخص باشد يعني معلوم نباشد كدام يك زودتر فوت كرده اند، افراد مذكور از يكديگر ارث نمي‌برند. مگر اينكه علت فوت غرق شدن يا هدم (زير آوار ماندن يا خراب شدن بنا) باشد. مثلا پدر و پسري كه براي نجات فردي به دريا رفته ‌و ديگر برنگشته ‌اند، در اين مثال وراث آن ها از اشخاص متوفي ارث مي‌برند چون علت فوت غرق شدن است هرچند تاريخ فوت معلوم نيست.
فرض دوم؛ دو نفر كه از يكديگر ارث مي‌برند، تاريخ فوت يكي معلوم و تاريخ فوت ديگري نامعلوم است، در اين فرض فردي كه تاريخ فوتش نامعلوم است، از ديگري ارث مي‌برد. مثلا پدر و پسري كه در تصادف به بيمارستان منتقل مي‌شوند، و كسي نمي‌داند كه پدر چه ساعتي فوت شده، يعني قبل از انتقال به بيمارستان يا بعد از آن بوده است. در حالي‌ كه تاريخ فوت پسر در بيمارستان ثبت شده است.

تقسيم ارث و موانع آن
به رغم وجود شرايطي كه باعث مي‌شود شخص از جمله وراث محسوب شود، شرايطي نيز وجود دارد كه در صورت احراز اين شرايط ، انتقال ارث انجام نمي‌شود و فرد مشمول قانون ارث نخواهد شد. لزومي ندارد كه تمام موانع ارث يك جا جمع شوند ، بلكه وجود يكي از اين شرايط هم باعث منتقل نشدن ارث خواهد شد. از جمله موانع ارث مي توان موارد زير را برشمرد‌.

لعان، كفر،قتل، برده بودن، زنا، غيبت، فوت پيش از مرگ متوفي
لعان؛ اگر فردي منكر رابطه پدر و فرزندي شود، يعني بگويد اين فرزند من نيست و به همسرش نسبت زنا دهد( رابطه جنسي نامشروع) در اينصورت زن و شوهر از يكديگر و پدر و فرزند از يكدگر ارث نمي‌برند. در واقع لعان موجب از بين رفتن زوجيت مي‌شود و زن و شوهر نسبت به يكديكر براي هميشه نامحرم محسوب مي‌شوند. اگر پدر بعداً رابطه پدر و فرزندي را بپذيرد باز هم پدر از فرزند ارث نمي‌برد ولي در اين ‌صورت فرزند از پدر ارث مي‌برد. لعان قوانين و مقررات خاصي دارد به اين صورت كه مرد به دادگاه مراجعه و فرزند خود را نفي مي‌كند كه البته امروزه اين عمل صورت نمي‌گيرد.


كفر؛ كافر از مسلمان ارث نمي‌برد. اگر متوفي مسلمان باشد ولي خويشاوندان وي كافر باشند، از او ارث نمي‌برند. اگر شخص فوت شده كافر باشد و يك وارث مسلمان داشته باشد، ارث او به وارثان كافر نمي‌رسد.
قتل؛ طبق ماده ۴۵۱ قانون مجارات اسلامي، در صورتي ‌كه قاتل جزء وراث مقتول باشد و قتل عمدي باشد، قاتل از اموال و ديه مقتول ارث نمي‌برد و اگر قتل خطاي محض يا شبه عمدي باشد فقط از ديه ارث نمي‌برد.
طفل متولد از زنا؛ طفل متولد از زنا(رابطه جنسي نامشروع)، از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمي‌برد.
بردگي؛ در صورت برده بودن وارث يا مورث (متوفي) از يكديگر ارث نمي‌برند. مگر اينكه ورثه فقط يك نفر باشد، كه در اين صورت برده از اموالي كه از متوفي باقي مانده است، خريداري و آزاد و مابقي ارثيه به او داده مي‌شود.

زنا؛ طبق ماده ۸۸۴ قانون مدني، نه فردي كه حاصل زنا باشد از پدر و مادر خود و اقوام آنان ارث مي‌برد و نه پدر و مادر و نزديكان وي از او ارث مي‌برند.

غيبت؛ اگر فردي به طور ناگهاني ناپديد شود و اثري از او نباشد، به طوري كه نتوان نسبت مرگ را به او داد در اين صورت، خويشاوندان نمي‌توانند به بهانه غيبت او ادعاي ارث كنند. البته اگر اين غيبت ۱۰ سال طول كشد و يا در صورت پيگيري مداوم به مدت ۴ سال، حكم مرگ فردي كه ناپديد شده صادر شود، خويشاوندان مي‌توانند براي تعيين تكليف اموال وي اقدام كنند.

فوت پيش از مرگ متوفي؛ در صورتي كه فرزندي پيش از والدين خود فوت كند، خانواده وي (فرزندان و همسر) نمي‌توانند مدعي ارث باشند.

همچنين بخوانيد:
ميزان ارث بردن زن و مرد از يكديگر

فرزند خوانده بعد از فوت شخص ارث مي برد يا نه؟

انحصار وراثت ؛ بايد ها و نبايد ها


برچسب: قانون، كفالت، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۴۹:۱۱ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

ثبت شركت در روزنامه رسمي چه مراحلي دارد؟

روزنامه رسمي وابسته به قوه قضائيه بوده و كليه آگهي‌ هاي قانوني كشور در اين مرجع رسمي منتشر مي‌شود.

يكي از مراحل ثبت شركت و يا تغييرات آن ثبت آگهي در روزنامه رسمي است. در مجله دلتا به اين موضوع مي‌پردازيم كه به چه روزنامه اي، روزنامه رسمي مي‌گويند و در ادامه به مراحل ثبت شركت در روزنامه رسمي اشاره شده است.

روزنامه رسمي
روزنامه رسمي  كشور از سازمان هاي وابسته به قوه قضائيه است كه به صورت شركت سهامي اداره و كليه آگهي‌ هاي قانوني كشور در اين مرجع رسمي منتشر مي‌شود. مواردي كه در اين روزنامه انتشار مي‌يابند عبارت‌اند از:
•  انتشار كليه قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي
• ثبت شركت و تغييرات شركت ها و موسسات غير تجاري
• ثبت و تمديد نام و علائم تجاري
• ثبت طرح هاي صنعتي و اختراعات و غيره…


استعلام شركت در روزنامه رسمي
براي استعلام شركت در روزنامه رسمي لازم است ابتدا شركت مذكور در روزنامه به ثبت برسد. براي ثبت در روزنامه رسمي لازم است مراحلي طي شود كه اين مراحل به ترتيب ذكر مي شود:
۱. ابتدا وارد پورتال روزنامه رسمي كشور شويد.
۲. با ثبت نام در قسمت پورتال، نام كاربري و گذر ‌واژه خود را مشخص كنيد.
۳. پس از عضويت و ورود به حساب كاربري به قسمت «صفحه شخصي من» رفته و روي «پرداخت هزينه آگهي» كليك كنيد.
۴. چنانچه قصد داريد قبل از پرداخت آگهي خود را ببينيد شماره مكانيزه آگهي را كه يك كد ۱۸ رقمي است وارد و روي گزينه مشاهده آگهي كليك كنيد.
۵. هزينه آگهي را از طريق درگاه‌ اينترنتي پرداخت كنيد.
۶. پس از پرداخت، يك كد پيگيري به شما داده مي‌شود كه براي پيگيري آگهي بايستي آن را در صورت نياز حفظ كنيد.
۷. پس از گذشت ۵ روز كاري آگهي شما در پورتال رسمي منتشر مي‌شود و مي‌توانيد نسخه الكترونيكي معتبر آن را دريافت كنيد.

پس از اين‌ كه آگهي در پورتال روزنامه ثبت شد ممكن است يكي از وضعيت‌ هاي زير را داشته باشد:

اخذ شده از ثبت: به اين معني كه هزينه ثبت آگهي پرداخت نشده و يا با موفقيت صورت نگرفته است.
آماده ارسال به چاپ: به اين معني كه هزينه قابل پرداخت آگهي با موفقيت پرداخت شده و آگهي آماده چاپ است.
در حال انتشار امضاء نشده: به اين معني كه آگهي در حال چاپ ولي امضاء نشده است.
منتشر شده امضاء نشده: به اين معني كه آگهي به چاپ رسيده است ولي نسخه امضاء شده آن آماده نيست.
منتشر شده امضاء شده: به اين معنا كه آگهي به چاپ رسيده است.
ثبت آگهي تغييرات شركت
انتشار آگهي در روزنامه رسمي فقط مربوط به ثبت شركت نيست. طبق قانون بعضي از تغييرات شركت نيز بايد در روزنامه رسمي چاپ شوند. در ادامه قوانين و مقررات ثبت آگهي شركت در روزنامه رسمي اشاره شده است.
• هيات مديره بايد قبل از اقدام براي كاهش اختياري سرمايه، تصميم مجمع عمومي را در اين باره، حداكثر تا مدت يك ماه در روزنامه رسمي و روزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي‌ هاي مربوط به شركت در آن منتشر مي‌شود، چاپ كند.
• تصميم راجع به انحلال و اسامي مدير يا مديران تصفيه و نشاني آن‌ ها، بايد ظرف پنج روز به مرجع ثبت شركت‌ ها اعلام تا پس از ثبت براي اطلاع عموم در روزنامه رسمي و روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه‌ ها و آگهي‌ هاي مربوط به شركت در آن منتشر مي‌شود، چاپ شود.
• تقسيم دارايي شركت بين صاحبان سهام، در مدت تصفيه يا پس از آن ممكن نيست مگر آن كه شروع تصفيه و دعوت بستانكاران قبلا سه بار و هر بار به فاصله يك ماه در روزنامه رسمي و روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه ها و آگهي هاي مربوط به شركت در آن منتشر مي‌شود، چاپ شود و حداقل شش ماه از تاريخ انتشار اولين آگهي گذشته باشد.

 

• مديران تصفيه بايد ظرف مدت يك ماه پس از ختم تصفيه مراتب را به مرجع ثبت شركت‌ ها اعلام كنند تا به ثبت برسد و در روزنامه رسمي و روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه ها و آگهي هاي مربوط به شركت در آن منتشر مي‌شود، چاپ شود و نام شركت از دفتر ثبت شركت‌ ها و دفتر ثبت تجارتي حذف شود.
• پس از اعلام ختم تصفيه مديران تصفيه بايد وجوهي را كه باقيمانده است در حساب مخصوصي نزد يكي از بانك‌ هاي ايران توديع و صورت اسامي بستانكاران و صاحبان سهامي را كه حقوق خود را استيفا نكرده‌اند نيز به آن بانك تسليم و مراتب را طي آگهي مذكور در همان ماده به اطلاع اشخاص ذي‌نفع برسانند تا براي گرفتن طلب خود به بانك مراجعه كنند.
• پس از انقضاء ده سال از تاريخ انتشار آگهي ختم تصفيه هر مبلغ از وجوه كه در بانك باقيمانده باشد در حكم مال بلاصاحب (مال بدون صاحب) است و از طرف بانك با اطلاع دادستان شهرستان ( هم اكنون دادستان عمومي و انقلاب) به خزانه دولت منتقل خواهد شد.
• تصميم راجع به فروش اوراق قرضه و شرايط صدور و انتشار آن بايد همراه با طرح اعلاميه انتشار اوراق قرضه كتبا به مرجع ثبت شركت‌ ها اعلام شود. مرجع مذكور مفاد تصميم را ثبت و خلاصه آن را همراه با طرح اطلاعيه انتشار اوراق قرضه، به هزينه شركت، در روزنامه آگهي خواهد كرد.
• نام و مشخصات و حدود اختيارات مدير عامل بايد با ارسال نسخه‌ اي از صورت‌جلسه هيات مديره به مرجع ثبت شركت‌ ها اعلام و پس از ثبت در روزنامه رسمي آگهي شود.
• آگهي شركت در مجله رسمي وزارت دادگستري و يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار مجددا به فاصله ۱۰روز انتشار خواهد يافت. برگه اي از اين آگهي براي هر كدام از بستانكاراني كه شناخته شده است ارسال مي شود.
• به محض اينكه فهرست بستانكاران احتمالي طبق قانون تنظيم شد، مدير تصفيه از طريق اعلان در مجله رسمي و حداقل يك روزنامه ديگر به بستانكاران احتمالي اخطاريه مي‌دهد كه در مدت مذكور خود را معرفي كنند و مدارك مربوط به طلب خود همراه با ليستي كه تمام مطالبات آنان را مشخص مي كند به دفتردار دادگاه ارائه دهند و فيش دريافت كنند. اعلان ذكر شده بايد در دو مرتبه و به فاصله پنج روز انتشار پيدا كنند.
• مدير تصفيه قادر است اموال تاجر را توقيف و مهر و موم و مدير تصفيه بلافاصله از روي ليست دارايي گذشته نسبت به رسيدگي اسناد و نوشته ها اقدام كند. چنانچه ضروري باشد متممي براي ليست دارايي ترتيب خواهد داد. مدير تصفيه مي‌بايست بلافاصله از طريق اعلان در روزنامه از طلبكاران جديد در صورتي كه موجود باشند دعوت به عمل آورد كه طي يك ماه مطالبات و اسناد خود را براي رسيدگي اعلام كنند. در اعلان ياد شده مفاد قرار محكمه كه طبق آن مدير تصفيه تعيين شده است مي‌بايست مندرج شود.

همچنين بخوانيد:
سوء پيشينه يا سابقه كيفري چيست؟

ثبت شركت سهامي خاص بهترين گزينه شماست

شركت دانش بنيان ؛ شرايط و مراحل ثبت آن


برچسب: قانون، املاك، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۴۲:۳۴ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

عدم تمكين ؛ آيا براي آن مجازات تعيين شده است؟

تمكين به معناي خوش رفتاري يا حسن معاشرت زن با شوهر و پذيرفتن خواسته‌ هاي مشروع همسر است. البته شايان ذكر است كه مرد نيز موظف به رعايت تمكين است و بايستي نسبت به خواسته‌ هاي مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد. بنابراين اگر مردي از همسر خود توقعات نامشروع يا نامتعارفي داشته باشد، زن مكلف به اطاعت از او نيست.

پس از عقد ازدواج زن و شوهر نسب به يكديگر حقوق و تكاليفي دارند كه هر كدام موظف به رعايت كردن آن ها هستند. در ادامه مفهوم و شرايط تمكين و همچنين مجازات عدم تمكين بررسي شده است. با مجله دلتا همراه باشيد.

معني تمكين چيست؟
تمكين از نظر لغوي به معناي اطاعت كردن است. و طبق قانون به دو دسته تقسيم مي‌شود كه عبارتند از :

۱. تمكين عام؛ به معناي خوش رفتاري يا حسن معاشرت زن با شوهر و پذيرفتن خواسته‌ هاي مشروع همسر است. البته شايان ذكر است كه مرد نيز موظف به رعايت تمكين است و بايستي نسبت به خواسته‌ هاي مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد. بنابراين اگر مردي از همسر خود توقعات نامشروع يا نامتعارفي داشته باشد، زن مكلف به اطاعت از او نيست. به عنوان مثال اگر مردي بر خلاف عرف از خروج همسر خود از منزل و بازديد خويشان و دوستان جلوگيري كند، رفتار وي سوءِ معاشرت تلقي مي‌شود و زن مكلف به رعايت از آن نيست.

 

۲. تمكين خاص؛ منظور از اين نوع تمكين رابطه‌ خاص زوجيت و روابط جنسي زناشويي است. در مقابل تمكين، مساله عدم تمكين يا نشوز مطرح مي‎شود كه به معني نافرماني يكي از زوج ها نسبت به ديگري است. بنابراين نشوز نمي‌تواند صرفا مختص زن باشد. نافرماني شوهر و عدم ايفاي مقتضيات و ملزومات زندگي مشترك نشوز نام دارد. ولي در عرف و حقوق امروز، واژه‌ نشوز را بيشتر در مورد زن به كار برده‌ اند. نشوز مرد مي‌تواند در موارد متعددي وجود داشته باشد. به طور مثال مردي كه نفقه‌ همسر را نمي‌پردازد يا با همسر خود حسن معاشرت ندارد ناشز است. شايان ذكر است كه اگر حالت نشوز از جانب هر دو طرف باشد، شقاق ناميده مي‌شود.

شرايط اجازه عدم تمكين زن
• در صورت قرار داشتن زن در عادت ماهانه و بيمار بودن وي به طوري كه پزشك رابطه جنسي را منع كرده باشد.
• مطابق  ماده ۱۱۱۴ قانون مدني اگر حق تعيين منزل به زن داده شده، زن مي تواند از زندگي كردن در منزل مرد خودداري كند و مرد بايد در منزل مورد تاييد زن، زندگي كند.
• چنانچه مرد منزل مستقل و مناسبي در شأن زن تهيه نكرده باشد، زن مي‌تواند از رفتن به منزل شوهر خودداري كند.
• اگر زندگي در منزل با شوهر موجب ترس از ضرر و زيان بدني، مالي و يا شرافتي براي زن باشد، وي مي‌تواند منزل را ترك و تا زماني كه همسر او صلاحيت لازم را پيدا نكرده، از بازگشت به منزل خودداري كند و در اين شرايط نيز به زن نفقه تعلق مي‌گيرد.
• چنانچه بعد از جاري شدن صيغه عقد، مرد به بيماري مقاربتي مبتلا شده به طوري كه رابطه جنسي موجب سرايت بيماري به زن شود، زن مي‌تواند از اين رابطه خودداري كرده، در حالي كه حق پرداخت نفقه وي محفوظ خواهد بود .
• براي انجام واجبات ديني مانند حج رفتن يا حمام رفتن براي اداي نماز واجب، زن مي‌تواند در صورت عدم اجازه شوهر خارج شود. و حق پرداخت نفقه او از بين نمي‎‌رود.
• در مواردي كه زن به دليل درماني كه ضرورت دارد تصميم بگيرد از منزل خارج شود و مرد اجازه ندهد، زن مي‌تواند اطاعت نكند و نفقه او نيز بر عهده مرد خواهد بود.

 

مجازات عدم تمكين زن از شوهر
عده اي از افراد عدم تمكين از سوي زن را جرم تلقي كرده و او را مستحق مجازات مي‌دانند  ولي بايد گفت كه در قانون براي عدم تمكين از سوي زن مجازات در نظر گرفته نشده است. و در واقع در صورت عدم تمكين، دادگاه اقدام به صدور رأي به الزام به تمكين صادر مي‌كند كه طبق آن وي موظف است از همسر خود تمكين كند و در صورتي كه زن تغيير رويه ندهد، آثار حقوقي و حكم عدم تمكين براي وي به همراه خواهد داشت.
۱. در صورتي كه زن بدون مانع مشروع از تمكين خودداري كند ، از حق نفقه محروم خواهد شد.
۲. در صورت عدم تمكين، زن از برخي از حقوق مالي بعد از طلاق همچون اجرت المثل ايام زوجيت و تنصيف اموال و دارايي ها محروم مي‌شود.
۳- مرد با گذشت مدت زماني از عدم تمكين مي تواند با مراجعه به دادگاه، و ارائه درخواست ازدواج مجدد، اين اجازه را از دادگاه دريافت كند.

همچنين بخوانيد:
ترك منزل توسط زن و عواقب قانوني آن

تمكين در قانون ايران به چه معنااست؟

جعل كردن قولنامه املاك


برچسب: اجرت المثل، طلاق، قانون، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۳۵:۵۳ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

ابطال سند رسمي؛ و شرايط و قوانين آن

به دليل آن كه سند ملكي يك سند رسمي است بنابراين باطل كردن آن بايد مانند ديگر اسناد رسمي با حكم قطعي دادگاه و مراجع صالح قضايي صورت گيرد.

دعوي ابطال سند رسمي دعوايي است كه طي آن شخصي براي بي‌اثر بودن يك يا چند سند رسمي اقدام مي‌كند. دلايل بسياري براي اين دعوي وجود دارد، عموماً اين نوع دعوي درفروش ملك به چند نفر ايجاد مي‌شود و يا اينكه سند مطابق مقررات مربوط به آن صادر نشده باشد. و دادگاه موظف است كه به موضوع رسيدگي كند. به گزارش مجله دلتا سازمان ثبت اسناد و املاك، براي املاكي كه به طور رسمي و قانوني ثبت مي‌شوند سند رسمي تنظيم و صادر مي‌كند. بنابراين سند رسمي ملك داراي اعتبار قانوني است. اما گاهي ممكن است به درخواست صاحب سند يا به دليل انتقال مالكيت و يا با حكم دادگاه سند رسمي ملك باطل شود.

ابطال سند رسمي؛ و شرايط و قوانين آن

نحوه باطل كردن سند رسمي ملك
به دليل آن كه سند ملكي يك سند رسمي است بنابراين باطل كردن آن بايد مانند ديگر اسناد رسمي با حكم قطعي دادگاه و مراجع صالح قضايي صورت گيرد. در اين موارد درخواست متقاضيان مبني بر ابطال اسناد رسمي پس از ثبت و رسيدگي در دادگاه براي اقدام به دفتر ثبت اسناد و املاك ارجاع داده مي‌شود. اين مدارك پس از بررسي، همراه ساير ضمائم به قسمت بايگاني ارسال مي‎شوند تا پرونده ثبتي به آن پيوست شود. در قسمت بايگاني، پرونده ابطال سند رسمي تشكيل مي‎شود تا مورد بررسي قرار گيرد. پس از اطمينان از نبود نقص و ايراد در پرونده، با ادامه مراحل ابطال ، پيش نويس سند رسمي تهيه  و در اين پيش نويس، شماره نامه يا حكم يا سند انتقال نيز درج و سپس پيش نويس سند مالكيت رسمي جديد به متقاضي داده مي‎شود.

شرايط ابطال سند رسمي ملك
شخص براي باطل كردن سند رسمي ملك هنگام ثبت دادخواست به دادگاه بايد مواردي را رعايت كند. در واقع متقاضي بايد در درخواست خود كليه مشخصات كامل سند اعم از سند مالكيت يا غيره را به طور دقيق ذكر كند. اين مشخصات شامل؛ اطلاعات شخصي مالك قبلي و مالك جديد، مشخصات ملك، شماره پرونده ثبتي، نحوه باطل شدن سند مالكيت اوليه و شماره و تاريخ است. اگر سند رسمي قبلاً نيز باطل شده، بايد به پرونده ثبتي پيوست شود. درخواست متقاضي نيز پس از انجام تشريفات، بايد به دفاتر اسناد رسمي ارسال تا سند رسمي اوليه باطل شود. هزينه صدور دفترچه سند رسمي را كه دادگاه  تعيين كرده است، بايد متقاضي پرداخت كند. يكي از مراحل اصلي ابطال سند رسمي احراز هويت متقاضي است. در اين مرحله علاوه بر اينكه متقاضي بايد كپي برابر اصل تمام مدارك شناسايي را به دادگاه ارائه دهد، بررسي و تطبيق آن ها با مشخصات متقاضي نيز بايد توسط كارشناس انجام ‎شود. پس از طي اين مراحل، پرونده ابطال سند رسمي در دادگاه بايگاني و رسيد آن را به متقاضي ارائه مي‎شود.

 

نكات حقوقي مهم در خصوص اسناد :
سند رسمي سندي است كه نزد مراجع دولتي و يا مراجعي كه قانونگذار براي تنظيم برخي اسناد در نظر گرفته مثل دفاتر اسناد رسمي يا دفاتر ازدواج يا دفاتر طلاق تنظيم مي‌شود.
بسياري از اسناد در قالب يك قرارداد تنظيم مي‌شوند ولي هميشه اين چنين نيست مثلا سند اقرارنامه رسمي بوده اما قرارداد نيست.
دادگاه صالح براي طرح دعواي ابطال سند، دادگاه محل تنظيم سند است.
دعواي ابطال سند، دعواي غير مالي است.
نتيجه ابطال سند و گاهي به تبع آن ابطال معامله اين مي‌شود كه همه چيز و همه اجزاي رابطه به زمان قبل از تنظيم سند باز مي‌گردد.
همچنين بخوانيد:
مالكيت املاك بدون سند ، چگونه اثبات مي شود؟

الزام به تنظيم سند رسمي ملك

با چند اصطلاح ثبتي درباره املاك آشنا شويد


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۳۸:۰۴ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

وظايف شهرداري ها چيست؟

سد معابر عمومي و اشغال پياده روها و استفاده غير مجاز آن ها و ميدان ها و پارك ها و باغ هاي عمومي براي كسب و يا سكني و يا هر عنوان ديگري ممنوع است و شهرداري مكلف است از آن جلوگيري و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماكن مذكور فوق به وسيله مأمورين خود رأساً اقدام كند.

شايد براي برخي از افراد اين سؤال ايجاد شود كه شهرداري چه وظايف و اختياراتي دارد. در واقع وظايف شهرداري در امور مختلف توسط ماده ۵۵ قانون شهرداري تعيين شده است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

شهرداري چه وظايفي دارد؟
برخي از مهمترين وظايف شهرداري مطابق ماده ۵۵ قانون شهرداري به شرح زير است :
۱. ايجاد خيابان ها و كوچه ها و ميدان ها و باغ هاي عمومي و مجاري آب و توسعه معابر در حدود قوانين.
۲. تنظيف و نگاهداري و تسطيح معابر و انهار (رود هاي) عمومي و مجاري آب ها و فاضلاب و تنقيه قنوات (لاي روبي قنات هاي) مربوط به شهر، تأمين و روشنايي به وسائله ممكنه
تبصره ۱- سد معابر عمومي و اشغال پياده روها و استفاده غير مجاز آن ها و ميدان ها و پارك ها و باغ هاي عمومي براي كسب و يا سكني و يا هر عنوان ديگري ممنوع است و شهرداري مكلف است از آن جلوگيري و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماكن مذكور فوق به وسيله مأمورين خود رأساً اقدام كند. شهرداري مكلف است محل هاي مخصوصي براي تخليه زباله و نخاله و فضوالت ساختماني و مواد رسوبي فاضلاب ها و نظاير آنها تعيين و ضمن انتشار آگهي به اطلاع عموم برساند. محل هاي تخليه زباله بايد خارج از محدوده شهر تعيين شود و محل تأسيس كارخانجات تبديل زباله به كود به تشخيص شهرداري خواهد بود.

 

۳. مراقبت در امور بهداشت ساكنين شهر و تشريك مساعي ( همكاري) با مؤسسات وزارت بهداري .
۴. جلوگيري از گدايي و واداشتن گدايان به كار و توسعه آموزش عمومي و غيره.
۵. حفظ و اداره كردن دارائي منقول و غير منقول شهرداري و اقامه دعوي بر اشخاص و دفاع از دعاوي اشخاص عليه شهرداري.
۶. برآورد و تنظيم بودجه و متمم بودجه و اصلاح بودجه و تفريغ بودجه شهرداري و تنظيم پيشنهاد برنامه ساختماني و اجراي آن پس از تصويب شوراي شهر.
۷. انجام معاملات شهرداري اعم از خريد و فروش اموال منقول و غير منقول و مقاطعه و اجاره و استيجاره پس از تصويب انجمن شهر با رعايت صالح و صرفه و مقررات آئين نامه مالي شهرداري ها پيش بيني شده در اين قانون.
۸. ايجاد غسالخانه و گورستان و تهيه وسائل حمل اموات و مراقبت در انتظام امور آنها.
۹. اتخاذ تدابير مؤثر و اقدام لازم براي حفظ شهر از خطر سيل و حريق و همچنين رفع خطر از بناها و ديوارهاي شكسته و خطرناك واقع در معابر عمومي و كوچه ها و اماكن عمومي و دالان هاي عمومي و خصوصي و پر كردن و پوشاندن چاه ها و چاله هاي واقع در معابر و جلوگيري از گذاشتن هر نوع اشياء در بالكن ها و ايوان هاي مشرف و مجاور به معابر عمومي كه افتادن آنها موجب خطر براي عابرين است و جلوگيري از ناودان ها و دودكش هاي ساختمان ها كه باعث زحمت و خسارت ساكنين شهرها باشد.
۱۰. جلوگيري از شيوع امراض ساريه (مسري) انساني و حيواني و اعلام اين گونه بيماري ها به وزارت بهداري و دامپزشكي و شهرداري هاي مجاور هنگام بروز آن ها و دور نگهداشتن بيماران مبتلا به امراض مسري بوده و يا در شهر بالصاحب (بدون صاحب) و مضر هستند.
۱۱. پيشنهاد اصالح (اصلاح) نقشه شهر در صورت لزوم و تعيين قيمت عادله اراضي و ابنيه متعلق به اشخاص كه مورد احتياج شهر باشد بر طبق قانون توسعه معابر و تأمين محل پرداخت آن و ايجاد و توسعه معابر و خيابان ها و ميدان ها و باغ هاي عمومي و تهيه اراضي مورد احتياج براي لوله كشي و فاضلاب اعم از داخل يا خارج شهر و همچنين تهيه اراضي الزم براي ساختمان مخزن و نصب دستگاه تصفيه و آبگيري و متعلقات آنها بر طبق قانون توسعه معابر.
۱۲. تهيه و تعيين ميدان هاي عمومي براي خريد و فروش ارزاق (خواربار) و توقف وسائط نقليه و غيره.
۱۳. جلوگيري از ايجاد و تأسيس كليه اماكن كه به نحوي از انحاء موجب بروز مزاحمت براي ساكنين يا مخالف اصول بهداشت در شهرها است.
۱۴. احداث بناها و ساختمان هاي مورد نياز محل از قبيل كشتارگاه و ميدان ها و باغ كودكان و ورزشگاه مطابق اصول صحي (بهداشتي) و فني و اتخاذ تدابير لازم براي ساختمان خانه هاي ارزان قيمت براي اشخاص بي بضاعت ساكن شهر.

 

۱۵. تشريك مساعي با فرهنگ درحفظ ابنيه و آثار باستاني شهر و ساختمان هاي عمومي و مساجد و غيره.
۱۶. صدور پروانه براي كليه ساختمان هائي كه در شهر ساخته مي‌شود.
تبصره- شهرداري در شهرهائي كه نقشه جامع شهر تهيه شده مكلف است طبق ضوابط نقشه مذكور در پروانه هاي ساختماني نوع استفاده از ساختمان را قيد كند. در صورتي كه بر خالف مندرجات پروانه ساختماني در منطقه غير تجاري محل كسب يا پيشه و يا تجارت دائر شود شهرداري مورد را در كميسيون مقرر در تبصره يك ماده ۱۱۱ اين قانون مطرح مي‌نمايد و كميسيون در صورت احراز تخلف مالك يا مستاجر با تعيين مهلت مناسب كه نبايد از دو ماه تجاوز نمايد در مورد تعطيل محل كسب يا پيشه و يا تجارت ظرف مدت يك ماه اتخاذ تصميم مي‌كند.
اين تصميم به وسيله مامورين شهرداري اجراء مي شود و كسي كه عالمانه از محل مزبور پس از تعطيل براي كسب و پيشه و يا تجارت استفاده كند به حبس جنحه اي از شش ماه تا دو سال و جزاي نقدي از پنج هزار و يك ريال تا ده هزار ريال محكوم خواهد شد و محل كسب نيز مجدداً تعطيل مي شود.
دائر كردن دفتر وكالت و مطب و دفتر اسناد رسمي و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسي وسيله مالك از نظر اين قانون استفاده تجاري محسوب نمي‌شود.
۱۷. ساختن خيابان ها و اسفالت كردن سواره روها و پياده روهاي معابر و كو چه هاي عمومي و انهار و جدول هاي طرفين از سنگ اسفالت و امثال آن به هزينه شهرداري هر محل.
۱۸. وضع مقررات خاصي براي نامگذاري معابر و نصب لوحه نام آن ها و شماره گذاري اماكن و نصب تابلوي الصاق اعالنات (نصب تابلوي اعلانات) و برداشتن و محو كردن آگهي ها از محل هاي غير مجاز و هرگونه اقداماتي كه در حفظ نظافت و زيبائي شهر موثر باشند

همچنين بخوانيد:
پيگرد قانوني براي نصب برچسب‌هاي تبليغاتي

شنود يا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتي دارد؟

فك رهن املاك به چه معنااست؟


برچسب: قانون، مجله دلتا، شهرداري،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۳۱:۵۳ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)