مجله حقوقي دلتا مجله حقوقي دلتا .

مجله حقوقي دلتا

حقوق فرزندان بعد از طلاق

 

كودكان طلاق دسته ‌اي از كودكان هستند كه بايد حقوق آن ها را مورد توجه بسيار قرار داد. در ادامه به حقوق فرزندان بعد از طلاق اشاره شده است.

حقوق كودكان از جمله مسائل مهم محسوب مي‌شود كه همه جوامع به آن اهميت فراواني مي‌دهند. يكي از حقوق اوليه و اساسي كودك برخورداري از خانواده‌ اي مناسب و محيطي امن است. اما با بروز طلاق در خانواده، حقوق كودكاني كه خانواده‌ هاي خود را از دست مي‌دهند ممكن است در معرض تضييع قرار ‌بگيرد. به گزارش مجله دلتا بر اساس پيمان‌ نامه بين المللي حقوق كودك، اعم از اينكه پدر و مادر در كنار هم زندگي كنند يا از يكديگر جدا شده باشند، كودكان بايد از حق ارتباط با والدين و داشتن خانواده مناسب بهره‌مند باشند.

حقوق كودكان بعد از طلاق
كودكان طلاق، دسته‌ اي از كودكان هستند كه بايد حقوق آن‌ ها را مورد توجه بسيار قرار داد. در ادامه به حق و حقوق كودكان و مشكلات فرزندان طلاق اشاره شده است.

 

حق ملاقات فرزندان طلاق با والدين
ملاقات با پدر و مادري كه كودك تحت حضانت آن ها قرار ندارد يكي از حقوق اين كودكان است.

۱. پدر يا مادر نمي‌تواند اين موضوع را عنوان كند كه حاضر به ملاقات با فرزند نيست يا مي‌خواهد كه اين حق را ببخشد. البته در مواردي كه پدر يا مادر، داراي شرايط قانوني لازم براي ملاقات يا حضانت فرزند نباشند يا ملاقات با آن‌ ها براي كودك خطرناك باشد، مي‌توان از طريق قانوني اقدام به جلوگيري از ملاقات فرزند با پدر يا مادر كرد.

۲. مكان ملاقات فرزند بعد از طلاق بايد مناسب و متناسب با روحيات كودك باشد. به طور مثال ديدار در اماكني مانند كلانتري‌ ها، مناسب نيست.

۳. مدت زمان ملاقات فرزند نيز از جمله مسائلي است كه بايد به آن توجه داشت. در واقع ديدارهاي كوتاه مدت، كودك را از لحاظ عاطفي ارضا نخواهد كرد.

۳. خروج پدر يا مادري كه حضانت كودك را عهده‌ دار است، همراه با كودك به خارج از مرزهاي كشور، موجب مي‌شود حق ملاقات با كودك براي طرف مقابل، از بين برود. بايد در نظر داشت كه حتي در موارد خروج قانوني و همراه با مجوز، پدر يا مادري كه داراي حضانت است بايد تضمين كند كه حق تماس يا مكالمه فرزند با طرف ديگر از بين نخواهد رفت.

” مطالب پيشنهادي : براي كسب اطلاعات بيشتري درباره حق ملاقات فرزندان بعد از طلاق به مقاله ملاقات فرزند ؛ حق طبيعي پدر و مادر مراجعه فرماييد. “

نفقه فرزند
نفقه كودكان طلاق، يكي ديگر از مواردي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. كودكان هم در حالت عادي و هم در صورت طلاق پدر و مادر، از حق دريافت نفقه برخوردارند. بنابراين بايد شرايطي فراهم شود تا كودك نفقه خود را از فرد مكلف به پرداخت كه عموما پدر است دريافت كند تا شرايط و خدمات مربوط به كودك تضمين شود.

” مطالب پيشنهادي : براي كسب اطلاعات بيشتري درباره نفقه فرزندان به مقاله نفقه فرزندان و اصولي كه براي پرداخت آن بايد بدانيم مراجعه فرماييد. “

 

نگهداري و تربيت مناسب
بر اساس قانون مدني از جمله تكاليف والدين، نگهداري و تربيت مناسب فرزند است. در اين خصوص والدين بايد تمام تلاش خود را نسبت به تربيت و رشد صحيح كودك به‌ كار گيرند و در صورتي كه هر كدام از آن ها متوجه شد كه شخصي كه حضانت و سرپرستي كودك را بر عهده دارد، اهمال و سهل انگاري مي‌كند و تربيت كودك با مشكل مواجه شده است، بايد از طريق قانوني اقدام كند. به طور مثال هرگاه هر يك از والدين مشاهده كرد كه كودك از سوي طرف مقابل مورد آزار قرار گرفته، نبايد نسبت به اين موضوع بي‌ تفاوت باشد و لازم است براي رفع آن پيگيري‌ هاي لازم قانوني را انجام دهد.

حق آموزش و تربيت يكي از حقوق كودكان
حق آموزش و تربيت از جمله ديگر حقوق مهم كودكان به‌ خصوص كودكان طلاق محسوب مي‌شود. به اين معنا كه پدر و مادر نبايد كودك را از ادامه تحصيل محروم كنند. در قانون اساسي كشور ما بر حق برخورداري كودكان از آموزش اشاره شده است. همچنين همه كودكان حق دارند در محيطي امن زندگي كنند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: طلاق، قانون، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۵ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۳:۳۲:۲۲ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

مالكيت فكري چيست؟

منظور از حقوق مادي هر گونه استفاده و بهره‌ برداري اقتصادي از اثر و مال فكري است. بنابراين فروش اثر، واگذار كردن حق چاپ يا نشر و تكثير اثر، و يا توليد آن و بستن قرارداد با نام آن اثر ممنوع است.

مالكيت فكري قراردادي ميان صاحب مال فكري و دولت است. دارنده‌ مال فكري با تلاش و زحمت فراوان يك اثر فكري توليد مي‌كند و آن را در اختيار جامعه مي‌گذارد، دولت هم به او يك حق انحصاري مي‌دهد و بقيه افراد را از استفاده از مال او بدون اجازه و پرداخت مابه‌ازا منع مي‌كند. در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

مالكيت فكري چيست ؟
مالكيت فكري شاخه ‌اي از حقوق است كه در آن حقوق و تكاليف افرادي كه يك مال فكري و غير فيزيكي دارند مشخص مي‌شود. منظور از مال فكري چيزي است كه در اثر كار و تلاش فكري و هنري ايجاد مي‌شود و برخلاف ساير اموال غير فيزيكي است. به عنوان مثال شعر، داستان، اختراع، نقاشي، فيلم، موسيقي و … از جمله اموال فكري  است و ارزش اقتصادي نيز دارند.

 

تفاوت اموال فكري با ساير اموال
تفاوت اساسي و مهم اموال فكري با ساير اموال در اين است كه مال فكري مي‌تواند به طور هم‌ زمان مورد استفاده بسياري از افراد قرار بگيرد بدون اينكه آسيبي ببيند يا از آن كاسته شود. به عبارت ديگر به طور ذاتي مورد استفاده فقط يك شخص خاص نيست بلكه همزمان چندين نفر مي‌توانند از آن استفاده كنند. به طور مثال يك خودرو كه متعلق به شخصي است، تا زمانيكه وي از آن استفاده مي‌كند و در مالكيت او قرار دارد، هيچ كس ديگر نمي‌تواند به طور همزمان از آن استفاده كند. ولي اگر فردي يك وسيله‌ جديد اختراع كند و نحوه‌ ساخت اين اختراع را براي كسي توضيح بدهد يا يك نمونه از اختراع خود را در اختيار ديگران بگذارد، آن‌ ها هم‌ مي‌توانند به ساخت و توليد اين وسيله‌ جديد دست بزنند. بدون اينكه خللي به دانش و تخصصي كه آن فرد دارد وارد يا حتي از آن كم شود. و در واقع افراد در نقاط مختلف دنيا‌ مي‌توانند مشغول استفاده از همين دانش باشند. به عبارت بهتر دانش، امري غير انحصاري است كه افراد بسياري‌ مي‌توانند به‌ طور همزمان از آن استفاده كنند. در چنين شرايطي بحث حقوق مالكيت فكري مطرح مي‌شود. مالكيت فكري به افراد ابزاري براي حمايت از كليه اموالي مي‌دهد كه محدود نيستند و قابليت نشر و انتشار و استفاده‌ گسترده دارند. اما بايد در نظر داشت كه حقوق نمي‌تواند از چيزي حمايت كند كه در عالم واقع وجود ندارد و فقط در ذهن افراد مي‌گذرد، زيرا قابل دسترسي نيست. در واقع حقوق از ايده حمايت نمي‌كند بلكه از شكل و فرم ابراز ايده حمايت مي‌شود. بنابراين دانش و فكري كه در ذهن افراد است هر چند كه ارزشمند است اما قابل حمايت حقوقي و قانوني نيست. اما به محض اينكه اين فكر تبديل به متن يا شعري شد و در جايي در عالم مادي ثبت شد، مثلا روي كاغذ آمد، در دسته‌ اموال فكري قرار مي‌گيرد و فكري است متعلق به همان فرد خاص و در نتيجه قابل حمايت حقوقي است.

انواع حقوق مالكيت فكري
حقوق مالكيت فكري براي هر مال فكري و دارنده‌  آن  دو گونه حق را  به رسميت مي‌شناسد:

۱. مالكيت معنوي
حق معنوي حالت هاي متعددي دارد اما مهم‌ترين جنبه‌ آن در مورد انتساب اثر و مال فكري است. به طور مثال، شعر يا اختراعي كه فردي خلق كرده، براي هميشه اثر آن فرد و به نام وي خواهد بود و هيچ كس نمي‌تواند اين حق را از او بگيرد. در واقع مال فكري هر كس به نام خودش ثبت مي‌شود و اگر كسي تلاش كند تا اثر و اختراع را به نام خود جا بزند، مالك اثر و اختراع مي‌تواند از او شكايت كند.

 

۲. حقوق مادي چيست ؟
منظور از حقوق مادي هر گونه استفاده و بهره‌ برداري اقتصادي از اثر و مال فكري است. بنابراين فروش اثر، واگذار كردن حق چاپ يا نشر و تكثير اثر، و يا توليد آن و بستن قرارداد با نام آن اثر ممنوع است. علاوه بر اين حقوق مادي انحصاري است. به اين معني كه فقط مالك حق دارد از اين حقوق استفاده كند. البته او حق واگذاري اين حقوق را به ديگران دارد؛ بر خلاف حقوق معنوي كه فرد نمي‌تواند آن را بفروشد يا به ديگري ببخشد و واگذار كند. علاوه بر اين، حقوق مادي دائم و هميشگي نيستند بلكه محدود به يك زمان مشخص‌ اند. به عنوان مثال حقوق مادي يك اختراع تنها ۲۰ سال دوام دارند و پس از طي اين مدت، ديگر قانون‌ از اين اختراع حمايت نمي‌كند. در واقع در واقع قانون‌گذار براي يك مدت محدود و مشخص براي اين اموال كه غيرانحصاري هستند و افراد زيادي مي‌توانند به‌طور هم‌زمان از آن‌ها استفاده كنند نوعي انحصار ساختگي (اعتباري) ايجاد مي‌كند. به اين ترتيب بقيه‌ افراد فقط با كسب اجازه از مالك و با پرداخت ما به‌ ازا آن مي‌توانند از مال فكري او استفاده كنند. به عنوان مثال اگر فردي مي‌خواهد از روي اختراع كسي به توليد بپردازد بايد پيش از هر اقدامي، با فرد مخترع به توافق برسند. يا در مواردي كه افراد بخواهند از علامت تجاري يك محصول بر روي محصولات خود استفاده كنند.نيز بايد اين قانون را رعايت كنند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: قانون، مجله دلتا، حقوق جزا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۵ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۳:۲۴:۲۰ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

شكايت كيفري و تفاوت آن با دعواي حقوقي

در مواردي كه بر اساس قانون، جرمي صورت گرفته باشد كه به موجب آن، فردي متضرر شده است، آن فرد مي‌تواند عليه مجرم شكايت كيفري كند تا در صورت اثبات اتهام وارده، فرد مجرم بر اساس قانون مجازات شود.

امروزه پرونده‌هاي بسياري در دادگاه‌ها و مراجع قضايي وجود دارند كه برخي از آن‌ ها كيفري و برخي ديگر حقوقي هستند. در مجله دلتا به تعريف جرم كيفري و مراحل رسيدگي به شكايت كيفري پرداخته شده است.

شكايت كيفري چيست؟
هر عملي كه در قانون براي آن مجازات در نظر گرفته شده جرم خوانده مي‌شود. به عبارت ديگر براي برخي از اعمال افراد جامعه مجازات تعيين شده است. به طور مثال در همه جوامع قتل، سرقت، تجاوز به عنف و… از اعمال خلاف قانون است كه براي آن‌ها مجازات تعيين شده است. حال اين مجازات مي‌تواند اعدام، حبس، جزاي نقدي و يا كار اجباري در مدت معين و…. باشد. اين اعمال را در حقوق و جامعه جرم مي‌نامند. بنابراين شكايت از فردي متخلف كه فعاليت او بر اساس قانون، جرم شناخته شده و قاضي براي آن مجازات تعيين مي كند شكايت كيفري مي‌نامند.

 

مراحل رسيدگي به شكايت كيفري
شكايت كيفري در دادسرا و دادگاه‌ هاي كيفري مطرح مي‌شود. شاكي بايد شكواييه خود عليه فرد ديگر را با ذكر مشخصات و اطلاعات دقيق او از جمله اسم و آدرس، نوشتن موضوع و شرح شكايت و همچنين مدارك و مستندات قانوني و لازم را ضميمه شكايت كند و به دادگاه كيفري ارائه دهد. اما بايد در نظر داشت كه به طور معمول زمان رسيدگي‌ به دعاوي كيفري  به دليل اينكه در دادسرا و در صورت قبول شكايت شاكي، هيچ مجازاتي براي متهم تعيين نمي‌شود بلكه دادسرا صرفا به صدور كيفرخواست عليه متهم اقدام مي‌كند و از دادگاه مي‌خواهد كه به اتهامات متهم رسيدگي كند طولاني است . بنابراين پرونده پس از دادسرا به دادگاه ارجاع مي شود. در اين مرحله در صورتي‌ كه قاضي دادگاه نظر شاكي و قاضي دادسرا را بپذيرد، حكمي مبني بر مجازات متهم صادر مي‌كند. البته متهم مي‌تواند به رأي دادگاه اعتراض و تقاضاي تجديدنظرخواهي كند كه دوباره پرونده به دادگاهي ديگر ارسال مي‌شود تا نظر آن قضات نيز اعلام شود.

تفاوت شكايت كيفري و حقوقي
۱. در شكايت‌ هاي كيفري، به شكايت كننده شاكي و به طرف مقابل او متشاكي يا مشتكي عنه و يا متهم و به موضوع پرونده نيز اتهام مي‌گويند؛ اما در دادخواست‌ هاي حقوقي، به شكايت كننده خواهان و به طرف او خوانده گفته مي‌شود و به موضوع پرونده هم خواسته مي‌گويند.
۲. دعواي كيفري مربوط به عملي است كه براي مرتكب آن، دادگاه مجازات تعيين مي‌كند ولي براي دعواي حقوقي دادگاه مجازاتي در نظر نمي‌گيرد و فقط مرتكب عمل را به دادن حقوق قانوني ديگران ملزم مي‌سازد.
۳. شكايت كيفري را در هر برگه‌اي مي‌توان نوشت و به مرجع قضايي برد ولي دادخواست حقوقي حتما بايد در برگه مخصوصي به نام دادخواست نوشته شود در غير اين صورت مورد پذيرش قرار نمي‌گيرد.
۴. شخص براي شكايت كيفري ابتدا بايد به دادسرا مراجعه و طرح شكايت كند و بعد از انجام تحقيقات در كلانتري و دادسرا، جهت رسيدگي به دادگاه فرستاده مي‌شود. ولي شخص براي دادخواست حقوقي بايد به طور مستقيم به دادگاه مراجعه كند.


۵. شكايت كيفري را بدون استفاده از وكيل هم مي‌توان در دادگستري مطرح كرد ولي اكثر دادخواست‌هاي حقوقي بايد توسط وكيل دادگستري مطرح شود. به طور مثال شكايت‌هايي كه موضوع آن‌ها مالي و بيش‌تر از يك ميليون تومان است، بايد توسط وكيل در دادگاه مطرح شود.
۶. براي شكايت كيفري فقط يك تمبر لازم است كه در دادگستري بر روي آن زده مي‌شود ولي براي طرح شكايت حقوقي، بايد به تناسب ارزش مالي كه راجع به آن دعوا مطرح شده تمبر باطل كرد.
۷. پرونده برخي از شكايت‌هاي كيفري كه در اصطلاح جرائم غير قابل گذشت مي‌گويند، حتي با پس گرفتن شكايت از طرف شاكي هم بسته نمي‌شوند، همانند شكايت راجع به رشوه، قتل و.. در حالي كه شكايت‌هاي حقوقي با پس گرفتن دعوا از طرف شكايت كننده تمام مي‌شوند.
۸. در شكايت كيفري براي متهم  برگه‌ احضاريه و در شكايت حقوقي براي خوانده برگه اخطاريه ارسال مي‌شود.

۹. در شكايت كيفري، اگر متهم  بدون توجه به احضاريه در وقت تعيين شده خود را به مرجع قضايي معرفي نكند، او را جلب و به اجبار به دادگستري مي‌برند ولي در شكايت‌هاي حقوقي اگر خوانده به موقع حاضر نشود، منتظر او نمي‌مانند و ممكن است حق را به خواهان بدهند.

” مطالب پيشنهادي : براي كسب اطلاعات بيشتري درباره مجازات‌هايي كه در قانون مجازات اسلامي تعيين شده است به مقاله انواع مجازات در قانون جديد مراجعه فرماييد. “

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: قانون، مجله دلتا، حقوق جزا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۵ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۳:۱۷:۳۴ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

كلاهبرداري ملكي ؛ و راه هاي پيشگيري از آن

در مواردي كه فروشنده در جلسه معامله حضور نداشته و شخص ديگري به نمايندگي از او در جلسه او حاضر باشد، بايد وكالت نامه وكيل يا نماينده فروشنده، قبل از تنظيم قرارداد به دقت مطالعه و بررسي شود.

جرم كلاهبرداري املاك يكي از شيوه هاي رايج و مرسوم و در عين حال جزء جرائم پيچيده محسوب مي‎شود. افراد گاهي در خريد و فروش املاك دقت لازم را نمي‌كنند و اين امر باعث مي‌شود در معاملات خود با مشكلات و گرفتاري مواجه شوند و متحمل ضررهاي بسياري شوند. در اين مطلب به بررسي كلاهبرداري املاك و را هاي پيشگيري از آن پرداخته شده است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

جرم كلاهبرداري املاك
در خصوص جرم كلاهبرداري املاك ابتدا بهتر است كه جرم كلاهبرداري تعريف شود. طبق قانون كلاهبرداري اين گونه تعريف شده است كه هر‎ كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شركت‌ ها، تجارتخانه‌ ها، كار‌خانه‌ ها، مؤسسات غيرواقعي يا به داشتن اموال و اختيارات غير حقيقي فريب دهد و به امور غير‌ واقع اميد‌وار كند يا از حوادث و پيش‌‌آمد‌هاي غير‌ واقع بتر‌ساند و يا اسم يا عنوان مجعول اختيار كند و به هر طريقي وجوه، اموال، اسناد، حواله‌ جات، قبوض، مفاصا حساب و امثال آن ها را كسب و از اين راه مال شخص ديگري را ببرد، كلاهبر‌دار محسوب مي‌شود و به مجازات كلاهبرداري كه عبارت است از رد اصل مال به صاحب مال، حبس از يك تا هفت سال و پر‌داخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است، محكوم مي‎شود. شايان ذكر است كه به طور معمول، هربار كلاهبرداري به شيوه‎ هاي قبل تكرار نمي‎شود و كلاهبرداران هر بار به شكل و شمايلي متفاوت نقشه‎ هاي خود را اجرا مي‎كنند.

 

الزامات حقوقي قبل از تنظيم قرارداد
براي جلوگيري از كلاهبرداري در حوزه املاك خريدار و فروشنده قبل از معامله و تنظيم قرارداد بايد به مواردي توجه كنند.

۱.قبل از تنظيم قرارداد و دريافت هرگونه مبلغ در اين خصوص، سند ملك مورد معامله بايد احراز و به روئت خريدار برسد.

۲. از اصالت اسناد مورد معامله اطمينان حاصل شود.

۳. فروشنده ملك، از طرف مراجع قضايي ممنوع المعامله نباشد. به طور مثال افراد ورشكسته حق معامله ندارند.

۴. در مواردي كه فروشنده در جلسه معامله حضور نداشته و شخص ديگري به نمايندگي از او در جلسه او حاضر باشد، بايد وكالت نامه وكيل يا نماينده فروشنده، قبل از تنظيم قرارداد به دقت مطالعه و بررسي شود.

۵. در صورتي‎كه فروشنده يكي از ورثه باشد، معامله فقط نسبت به سهم او صحيح و نافذ است، مگر اين ‎كه بقيه ورثه نيز در زمان تنظيم قرارداد حضور داشته باشند و قرارداد به امضا همگي برسد و يا به وي وكالت در فروش ملك موروثي را داده باشند.

۶. اگر ملك مورد معامله متعلق به صغير باشد و فروشنده به عنوان ولي صغير اقدام به معامله كند، بايد در قرارداد ذكر شود كه معامله كننده به ولايت از طرف صغير، معامله را انجام مي‎دهد.

۷. اگر فروشنده قيم مالك است بايد قيم نامه روئت و فتوكپي برابر با اصل آن با امضاي قيم دريافت شود و در متن قيم نامه بررسي شود كه آيا قيم با اجازه مقام قضايي حق فروش دارد يا خير؟ و اگر وي چنين مجوزي ندارد معامله صورت نمي‌گيرد و مبلغي به قيم پرداخت نگردد.

۸. اگر فروشنده مالك رسمي نيست به اين معني كه هنوز سند ملك به نام او نشده است، بايد مداركي كه نشان دهنده معاملات قبلي در خصوص ملك مذبور ارائه دهد، و هيچ‎گونه وقفه اي در سلسله مراتب معاملات قبلي ملك وجود نداشته باشد.

۹. از اصالت چك ها و اسناد بهادار كه هنگام معامله بين دو طرف قرارداد مبادله مي‎شود، اطمينان حاصل كنيد.

۱۰. صدور كد رهگيري به منزله اعتبار و سلامت معامله است و از كلاهبرداري و فروش ملك به چندين نفر جلوگيري مي‎كند.


انواع جرم كلاهبرداري ملك
در ادامه به تعدادي از مهم ترين روش هاي كلاهبرداري ملكي اشاره شده است.

 فروش خانه‌ و آپارتمان‌ هاي نيمه آماده به يك فرد يا چند نفر و دريافت مبلغ خانه و سپس متواري شدن
 ارائه تسهيلات بانكي جعلي و انتشار خبرهايي نادرست در اين زمينه به متقاضيان
 اجاره دادن ملك به چندين نفر مختلف و گرفتن پول پيش از آن ها و متواري شدن
 فروش يك ملك بدون حضور صاحب واقعي آن و از طريق نماينده مالك
 تنظيم مبايعه‌نامه‌ جعلي حتي با عدم حضور خريدار يا فروشنده
 اقدام به كلاهبرداري و فروش ملك‌ هايي كه در رهن بانك هستند.
 ايجاد دفاتر جعلي و بدون مجوز براي خريد و فروش ملك
اين موارد فقط تعدادي از روش هايي است كه افراد در هنگام خريد و فروش املاك بايد به آن دقت كنند و در صورت لزوم از دانش افراد متخصص در اين حوزه استفاده كنند و يا از بنگاه هاي املاكي كه معتبر و قانوني هستند در اين زمينه كمك و مشاوره بگيرند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ...

 


برچسب: قانون، مجله دلتا، حقوق جزا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۳:۰۳:۴۷ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

قوانين طلاق در دوران عقد

اختلاف زن و شوهر ممكن است در دوران عقد و قبل از رفتن زير يك سقف و ايجاد شود و در نهايت منجر به طلاق شود.

درخواست طلاق در دوران عقد يكي از موضوعات و معضلات خانواده ها است كه بخشي مهمي از پرونده هاي دادگاه خانواده را به خود اختصاص داده است. در واقع طلاق در دوران عقد كه شيرين ترين دوره زندگي مشترك محسوب مي‌شود، زنگ خطري است براي جامعه كه بايد مورد به دقت مورد بررسي و تحليل قرار بگيرد. در مجله دلتا موضوع طلاق در دوران عقد بررسي شده است.

طلاق در دوران عقد
گاهي طلاق در دوران عقد علل و عوامل متعددي دارد، كه در ادامه به آن ها اشاره شده است.

گاهي زن يا مرد به دليل مشكلات اقتصادي تصميم به جدايي مي‌گيرند.
برخي از افراد پس از عقد رفتارهايي را بروز مي دهند كه برخلاف ادعاهاي آن ها در پيش از عقد است.
برخي از زوج ها ديگر اشتياق روز اول خود را ندارند و اين مسئله باعث مي‌شود كه متوجه عيب ها و نواقصي در طرف مقابل شوند كه تا پيش تر آن معايب را نمي‌ديدند.
تعويق زمان عروسي و طولاني شدن دوران عقد يكي از عوامل افزايش اختلاف ها است.
وقوع ازدواج هاي زود هنگامي كه بدون شناخت كافي و در كمترين مدت زمان آشنايي صورت مي‌گيرد.

طلاق توافقي در دوران عقد
گاهي زن و مرد در خصوص طلاق به يك نتيجه واحد مي‌رسند و تصميم به جدايي مي‌گيرند. به اين گونه جدايي ها در اصطلاح حقوقي طلاق توافقي گفته مي‌شود، كه ممكن است در دوران عقد يا بعد از شروع زندگي مشترك اتفاق بيافتد. طلاق توافقي داراي مزايايي است كه در زير به آن ها اشاره شده است.

عدم تشكيل پرونده‌ هاي متعدد در دادگاه
جلوگيري از رجوع مكرر زوج ها به محل دادگاه
دخالت و همكاري زن و شوهر در طلاق توافقي و صدور گواهي عدم امكان سازش
گواهي و مجوز اجراي طلاق توافقي در زمان كوتاهي صادر مي‌شود.
درگيري كمتر و كاهش تنش بين خانواده‌ هاي زوج ها
درخواست طلاق از طرف زن در دوران عقد
اختلاف زن و شوهر ممكن است در دوران عقد و قبل از رفتن زير يك سقف و شروع رابطه زناشويي ايجاد شود و در نهايت منجر به طلاق شود. در اين دوران اغلب زوج ها به طور توافقي از يكديگر جدا مي‌شوند، اما گاهي يكي از طرف ها تمايلي به طلاق و جدايي ندارد و طرف ديگر خواهان طلاق است. در اين گونه موارد اگر درخواست طلاق از طرف زن باشد لازم است كه يكي از شرايط دوازده گانه ضمن عقد كه شروط ضمن عقد ناميده مي‌شود را اثبات كند. مانند عسر و حرج كه از مواردي است كه در عقدنامه ذكر شده است و از جمله شروطي است كه براي زن حق طلاق ايجاد مي‌كند.

” مطالب پيشنهادي : براي كسب اطلاعات بيشتري درباره شروط ضمن عقد به مقاله شروط ۱۲ گانه ضمن عقد ازدواج كه لازم است بدانيد مراجعه فرماييد. “


مهريه دختر باكره در دوران عقد
طبق قانون مدني، هرگاه شوهر قبل از ارتباط جنسي زن را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهريه خواهد بود و اگر شوهر مقداري بيش از نصف مهريه را قبلاً داده باشد، حق دارد مازاد مهريه را از زن مطالبه كند. به عبارت ديگر زماني نصف مهريه به زن تعلق مي‌گيرد كه مرد قبل از ارتباط جنسي درخواست طلاق بدهد. اما توجه به اين نكته ضروري است كه اگر زن در دوران عقد بدون اينكه مرد قصد و درخواست طلاق داشته باشد، مهريه اش را مطالبه كند، مستحق كل مهريه خواهد بود.

گواهي پزشكي قانوني براي طلاق در دوران عقد لازم است؟
در خصوص دوشيزه (باكره) بودن زن، پزشكي قانوني اعلام نظر مي‌كند و اين نظريه در گواهي عدم امكان سازش قيد مي‌شود. بنابراين دوشيزگي زن در دو مورد تاثير گذار است :

در ميزان مهريه موثر است و آن را نصف مي‌كند. به اين معني كه فقط نصف مهريه به دوشيزه (باكره) تعلق مي‌گيرد.
باعث از بين رفتن مدت عده طلاق مي‌شود.
هر يك از زن يا شوهر مي‌توانند با مراجعه به دفاتر پيشخوان يا ادارات ثبت احوال با ارائه مدارك لازم از قبيل اصل شناسنامه، كپي كارت ملي، دادخواست طلاق، طلاق نامه و گواهي مربوط به دوشيزگي زن نسبت به حذف ازدواج سابق و نام همسر از شناسنامه اقدام كنند. و در اصطلاح شناسنامه سفيد دريافت كنند.
” مطالب پيشنهادي : براي كسب اطلاعات بيشتري درباره شروط مبحث عده طلاق به مقاله مدت عده طلاق در قانون ايران چقدر است؟ مراجعه فرماييد. “


برچسب: خانواه، طلاق، قانون، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۵۳:۳۰ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

نحوه پلمپ ملك توسط شهرداري

گاهي شهرداري براي پلمپ واحدهاي تجاري از بلوك هاي سيماني استفاده مي‌كند. بلوك هايي كه گاه از سوي برخي از صاحبان متخلف كنار زده شده و گاهي به دليل قرار گرفتن چند بلوك به روي يكديگر، براي شهروندان خطرات زيادي را به همراه دارند. و بايد در نظر داشت كه خسارت ديده ها از سقوط بلوك مي‌توانند شكايت كنند.

گاهي پلمپ ملك توسط شهرداري انواع مختلفي اعم از مسكوني، اداري و تجاري دارد و در مواردي نيز، موجب اعتراض و درخواست رسيدگي و پي‎گيري موضوع از طرف افراد مي‌شود. بايد در نظر داشت كه برخي مراجع صلاحيت دار و ماموران و ضابطان به حكم قانون مي‌توانند دستور پلمپ واحدهاي مسكوني، تجاري و اداري را صادر كنند. در مجله دلتا به بررسي شرايط پلمپ شهرداري و همچنين نحوه برخورد با متخلفان اين قانون پرداخته شده است.

مراجع صلاحيت دار براي پلمپ ملك
در قانون شهرداري‎ها مصوب ۱۱/ ۴/ ۱۳۳۴و اصلاحيه هاي بعدي آن به وضوح تاكيد شده ماموران شهرداري مي‌توانند، در صورت مشاهده يا اطلاع از تخلفات ساختماني كه بر خلاف مجوز و پروانه صادره باشد، موضوع را به كميسيون مقرر در اين ماده ارجاع دهند و در صورت صدور حكم به تعطيلي ملك متخلف، مكلف به اجراي حكم و پلمپ آن ملك هستند. تا زماني كه كميسيون مذكور حكم به تعطيلي محل نداده و حكم مراحل قانوني خود را براي قطعي شدن طي نكرده باشد حق ندارند به تعطيلي يا پلمپ ملك مذكور اقدام كنند. بايد در نظر داشت كه ماموران شهرداري در صورت عدم رعايت قوانين و ضوابط مربوطه، از نظر مدني و كيفري مسئوليت دارند.

 

برخورد قانوني با متخلف
طبق قانون هرگاه مكاني بر طبق دستور مقامات صلاحيت دار رسمي، مهر يا پلمپ شده باشد و كسي با علم و آگاهي و از روي عمد آن ها را بشكند يا محو كند يا عملي مرتكب شود كه در حكم محو يا شكستن پلمپ تلقي شود، مرتكب به حبس از سه ماه تا دو سال محكوم خواهد شد. بنابراين در صورت ممانعت از پلمپ اگر كسي پلمپ قانوني صورت گرفته را ناديده بگيرد و پلمپ را از بين ببرد مشمول مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامي مي‎شود. اما بايد توجه داشت كه اگر پلمپ صورت گرفته بدون حكم يا بدون مجوز قانوني انجام شده باشد، از بين بردن پلمپ، جرم نيست. بنابراين تا زماني قانون از پلمپ املاك توسط مأموران شهرداري حمايت مي‎كند كه  بر طبق قانون صورت گرفته باشد. و اگر ماموران شهرداري بدون داشتن حكمي مبني بر تخريب يا تعطيلي محل مورد تخلف، اقدام به پلمپ غير قانوني كردند مالك مي‌تواند به جرم ايجاد مزاحمت و ممانعت از حق، از ماموران شهرداري اعم از صادركننده و اجراكننده دستور، شكايت كيفري كند. همچنين مي‌تواند خسارت احتمالي وارد شده را با ارائه دادخواست حقوقي مبني بر جبران ضرر و زيان، از متخلف بگيرد. بنابراين در پاسخ به اين سؤال كه پرسيده مي‌شود آيا فك پلمپ شهرداري جرم است ؟ بايد بيان داشت، فك پلمپ زماني قابل مجازات و تعقيب است كه به طور قانوني انجام شده باشد، در غير اين صورت مالك محاكمه و تعقيب نخواهد شد.

 

نحوه پلمپ واحدهاي تجاري
گاهي شهرداري براي پلمپ واحدهاي تجاري از بلوك هاي سيماني استفاده مي‌كند. بلوك هايي كه گاه از سوي برخي از صاحبان متخلف كنار زده شده و گاهي به دليل قرار گرفتن چند بلوك به روي يكديگر، براي شهروندان خطرات زيادي را به همراه دارند. البته بايد در نظر داشت كه خسارت ديده ها از سقوط بلوك مي‌توانند شكايت كنند. در واقع به دليل نحوه پلمپ ها، گاهي بلوك هاي سيماني از سوي افراد متخلف كنار زده شده و افراد به راحتي در داخل مغازه هاي خود عبور و مرور مي‌كنند. شايان ذكر است اگر بلوك سيماني به خاطر عبور به داخل مكان پلمپ شده، از سوي شخص متخلف كنار زده شود، وي نمي تواند پس از آسيب ديدن ادعايي داشته باشد اما اگر شهروندي كه هنگام عبور از خيابان به دليل سقوط بلوك هاي سيماني دچار آسيب شود، شكايت وي قابل پيگيري خواهد بود.

مطالبب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۴۲:۴۳ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

موانع قانوني ازدواج چيست؟

مواردي كه از نظر قانوني مانعي بر سر راه ازدواج افراد است عبارتند از شوهر داشتن، عده زن، قرابت و خويشاوندي در حدودي كه قانون تعيين كرده، مطلقه بودن به سه طلاق و نه طلاق، داشتن چهار زن دائمي، كفر، لعان و احرام كه در ادامه هر يك توضيح داده شده است.

ازدواج يكي از مراحلي است كه ممكن است افراد در زندگي خود آن را تجربه كنند. اما گاهي بر سر راه ازدواج موانعي ايجاد مي‌شود كه برخي از آن ها موانع فردي ازدواج نيستند بلكه كاملاً قانوني و حقوقي به حساب مي‌آيند. به اين معنا كه قانونگذار در شرايط خاصي عقد ازدواج را ممنوع اعلام كرده است. براي آشنايي بيشتر با موانع ازدواج در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

موانع ازدواج چيست؟
ازدواج افراد با يكديگر در شرايطي توسط قانون منع شده و براي زن و مرد در صورت اطلاع از قانون و سرپيچي از آن مجازات در نظر گرفته شده است. اين موانع قانوني عبارتند از شوهر داشتن، عده زن، قرابت و خويشاوندي در حدودي كه قانون تعيين كرده، مطلقه بودن به سه طلاق و نه طلاق، داشتن چهار زن دائمي، كفر، لعان و احرام كه در ادامه هر يك توضيح داده شده است.

 

شوهر داشتن (تأهل)
ازدواج با زن شوهردار، غير قانوني است. در واقع اگر چه تعدد زوجات براي مرد، در حقوق ما با وجود شرايطي پذيرفته شده است، ولي چند شوهري به هيچ وجه مجاز نيست. بنابراين ازدواج با زن شوهردار جرم است و براي آن مجازات در نظر گرفته شده است. زن و مرد كه مرتكب اين عمل شوند، به ۶ ماه تا ۲ سال حبس يا جزاي نقدي از ۳ تا ۱۲ ميليون ريال محكوم خواهند شد.

داشتن چهار زن دائمي
در قانون ايران تعدد زوجات به چهار زن دائمي محدود شده و ازدواج دائم با همسر پنجم موجب باطل شدن ازدواج مجدد مي‌شود.

عده زن
طبق قانون عده عبارت است از مدتي زماني است كه بعد از طلاق يا فوت شوهر بايد سپري شود و زن تا زمانيكه اين مدت تمام نشده حق ازدواج مجدد ندارد. بنابراين در عده بودن زن يكي از موانع ازدواج به شمار مي‌آيد. عده دو نوع است: عده وفات و طلاق.
در عده وفات زن بعد از مرگ شوهر بايد براي ازدواج مجدد صبر كند كه اصولا چهار ماه و ده روز است. شايان ذكر است در خصوص اين كه زن نبايد در مدت عده ازدواج كند دلايلي ذكر شده كه در زير به آن ها اشاره شده است.
۱. جلوگيري از اختلاط نسل ايجاب مي كند كه زن تا مدتي پس از منحل شدن عقد ازدواج نتواند شوهر كند.
۲. عده طلاق گاهي مهلتي براي تفكر و بازگشت به زندگي زناشويي است. در اين مدت زن و شوهر مي‌توانند درباره خانواده، سرنوشت خود و فرزندان شان بيشتر بينديشند و قانون به شوهر اين اجازه را داده كه در صورت پشيماني از طلاق، با رجوع به همسر خود، اثر طلاق را از ميان برده و زندگي مشترك را آغاز كنند.

ازدواج با نزديكان (اقارب)
طبق قانون، ازدواج با خويشاوندان نسبي و‌ سببي ممنوع و يكي از موانع ازدواج پسران و دختران است. شايان ذكر است كه اگر كودكي، شير زني غير از مادر خود را با شرايط خاصي بنوشد، به آن زن (دايه) و بستگان او محرم مي‌شوند كه به آن ها محرم رضاعي يا شيري گفته مي‌شود.

شرايط شيرخوارگي محرميت
۱. شير دايه، در نتيجه ازدواج و بارداري شرعي و حلال باشد. بنابراين اگر زني از راه غير شرعي زايمان كند، به كودك محرم نمي‌شود.
۲. كودك، شير را به طور مستقيم بنوشد. اگر را در ظرف به او بدهند، محرم نمي‌شود.
۳. دايه هنگام شير دادن، زنده باشد. بنابراين اگر كودك، همه يا برخي از نصاب شيرخوارگي را از زن مرده تغذيه كند، با دايه محرم نمي‌شود.
۴. سن كودك شيرخوار از ۲۴ ماه قمري، تجاوز نكرده باشد.

مطلقه بودن به سه طلاق و نه طلاق
طبق قانون مدني، زني كه سه مرتبه متوالي همسر يك نفر بوده و از يكديگر طلاق بگيرند، براي هميشه نسبت به يكديگر نامحرم مي‌شوند مگر اينكه با شخص ديگري عقد ازدواج دائم صورت بگيرد و پس از وقوع رابطه جنسي با او به دليل طلاق يا فسخ يا فوت شوهر، از وي جدا شود. كه در اين حالت مي‌تواند دوباره با شوهر سابق خود ازدواج كند.

كفر ؛ از موانع ازدواج
كفر عبارت است از ناباوري به اسلام و كافر كسي است كه به يكي از اصول اسلام يا يكي از ضروريات آن اعتقاد نداشته باشد. قانون مدني ازدواج زن مسلمان را با مرد غير مسلمان ممنوع كرده است. هرگاه زن و شوهر هر دو كافر باشند و زن مسلمان شود، نمي‌تواند به زندگي زناشويي با مرد كافر ادامه دهد و در اين صورت ازدواج باطل خواهد شد.

 

لعان
لعان در لغت به معني ناسزا گفتن و نفرين كردن به يكديگر است و در اصطلاح حقوقي آن است كه زن و شوهر با سوگندهاي ويژه اي يكديگر را لعنت كنند. لعان هنگامي محقق مي‌شود كه شوهر به زن نسبت زنا دهد، يا فرزندي را كه زن به دنيا آورده است از خود نفي كند. در چنين مواردي مرد در دادگاه چهار بار سوگند ياد مي كند كه راست مي‌گويد و بار پنجم مي گويد: لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم. آن گاه زن چهار بار سوگند مي‌خورد كه مرد دروغ مي‌گويد، سپس مي‌گويد : خشم خدا بر من اگر او راست گفته باشد. پس از انجام اين مراسم زن و شوهر براي هميشه نسب به يكديگر نامحرم هستند و فرزند مورد لعان هم به شوهر تعلق نخواهد داشت.

يكي از موانع ازدواج احرام است
احرام يكي از موانع ازدواج از ديدگاه اسلام است. احرام در اصطلاح به مناسك حج گفته مي‌شود. ماده ۱۰۵۳ قانون مدني در اين زمينه مقرر مي‌دارد: عقد در حال احرام باطل است و اگر زن و مرد به اين موضوع آگاه باشند، براي هميشه نسبت به يكديگر حرام هستند و ديگر نمي‌توانند ازدواج كنند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: قانون، مجله دلتا، ازدواج،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۳۴:۰۹ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

داوري در طلاق چيست و چه مراحلي دارد؟

در مواردي كه زوج ها براي طلاق به دادگاه خانواده مراجعه مي‌كنند، به درخواست زن يا مرد دادگاه موضوع دعواي آن ها را به داوري ارجاع مي‌دهد. پس از صدور قرار داوري، هر يك از زن و مرد، يك نفر را به عنوان داور خود معرفي مي‌كنند.

در طلاق به درخواست مرد يا زن، دادگاه به منظور ايجاد صلح و سازش بين طرف ها، موضوع را به داوري ارجاع مي‌كند. به گزارش مجله دلتا دادگاه هاي خانواده با توجه به نظر داوران رأي صادر مي‌كنند. ولي در مواردي كه نظريه داوري مورد قبول دادگاه واقع نشود، آن را رد مي‌كند. در ادامه براي بررسي بيشتر نقش داور طلاق و ماهيت و تاثير داوري در طلاق با ما همراه باشيد.

داور طلاق
همانطور كه در بالا اشاره شد در مواردي كه زوج ها براي طلاق به دادگاه خانواده مراجعه مي‌كنند، به درخواست زن يا مرد دادگاه موضوع دعواي آن ها را به داوري ارجاع مي‌دهد. پس از صدور قرار داوري، هر يك از زن و مرد، يك نفر را به عنوان داور خود معرفي مي‌كنند. شايان ذكر است كه در برخي موارد نظريه داوري مورد قبول دادگاه واقع نمي‌شود و به همين دليل آن را رد مي‌كند.

 

زمان ارجاع به داوري
با طرح دعواي طلاق از طرف زن و مرد يا يكي از آن ها، دادگاه در ابتدا نسبت به ارجاع زوج ها به داور اقدام نمي‌كند، بلكه ابتدا قاضي براي حل و فصل اختلاف تلاش مي‌كند و در صورتيكه اختلافات با دخالت دادگاه برطرف نگرديد، رسـيدگي به دعوا از طريق ارجاع امر به داوري صورت مي‌گيرد. بنابراين داوران در طلاق، قائم مقام و نماينده دادگاه در رفع اختلاف هستند و زماني در دعوا مداخله مي­كنند كه دادگاه در رفع اختلاف به نتيجه نرسيده باشد.

شرايط داور در طلاق
بعد از اين كه دادگاه قرار ارجاع امر به داوري را صادر كرد، هر يك از زن و مرد مكلفند ظرف ۲۰ روز از تاريخ ابلاغ، يك نفر از نزديكان خود را كه داراي شرايط داوري است، به عنوان داور معرفي كنند. مسلمان، متأهل ، داشتن حداقل چهل سال سن و آشنايي نسبي با مسائل شرعي، خانوادگي و اجتماعي از شرايطي هستند كه قانون براي داوري در طلاقدر نظر گرفته است. شايان ذكر است مرداني كه نسبت به زن محرم هستند مانند پدر و برادر در صورتي كه همسر آن ها نيز فوت كرده يا از هم جدا شده باشند، به عنوان داور پذيرفته مي‌شوند. در صورت نبود فرد واجد شرايط در بين خويشاوندان يا عدم دسترسي به ايشان يا قبول نكردن داوري،هر يك از زوج ها مي‌توانند داور خود را از بين افراد واجد صلاحيت ديگر تعيين و معرفي كنند. در صورت امتناع و خودداري زن و شوهر از معرفي داور يا عدم توانائي آنان، دادگاه خود به درخواست هر يك از طرف ها براي آن ها داور تعيين مي‌كند.

وظايف داور طلاق
ابتدا مرد يا زن، داور مورد نظر خود را به دادگاه معرفي مي‌كند. و پس از اينكه داور مورد نظر از طرف دادگاه تأييد شد، لازم است داور منتخب، طي لايحه اي به دادگاه پذيرش داوري خود را اعلام كند و با تشكيل جلسه يا جلسات متعدد با حضور زن و مرد و در صورت امتناع بدون حضور زوج ها يا يكي از آن ها در جهت رفع اختلاف و ايجاد سازش اقدام و نتيجه را در مهلت مقرر به دادگاه اعلام كند. در صورتي كه مهلت تعيين شده براي داوري كافي نباشد، داوران مي­توانند از دادگاه تقاضاي تمديد مهلت كنند و در صـورتي كه دادگاه درخـواست را ضـروري تشخيص داد، مهلت تمديد مـي­شود. نظريه داوري فرمت مشخصي ندارد و هر داوري بر اساس جلساتي كه با زوجين جهت سازش برگزار مي‌كند و نتيجه اي كه به دست مي‌آورد، نظريه داوري در طلاق را ارائه مي‌كند.

 

مراحل داوري در طلاق
دادگاه خانواده بايد زماني را معين و وظايف و نحوه عملكرد داوران را به آن ها توصيح دهد و همچنين مهلت زماني كه داوران بايد نظر خود را در خصوص اختلاف به دادگاه ارائه كنند، مشخص كند. داوران مكلفند با حضور زوج ها حداقل دو جلسه تشكيل داده و مشكلاتي را كه موجب بروز اختلاف شده را، بررسي كنند و با ارائه راهكارهاي مناسب سعي در رفـع اختلاف و سازش بين آن ها كنند.
عدم حضور زوجين يا يكي از آنها در جلسات، مانع تشكيل جلسه نيست و داوران بايد به هر صورت، موارد اختلاف را بررسي و نظر خود را بر امكان يا عدم امكان سازش، در مهلت تعيين شده به دادگاه تقديم كنند.

هزينه داوري طلاق
داور طلاق مي‌­­­توانند براي انجام داوري تـقاضاي حـق الـزحمه كنند و دادگاه نيز حـق ­­الزحمه آنان را تـعيين و دستور پرداخت آن را به داوران خواهد داد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: طلاق، قانون، مجله دلتا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۲۱:۱۱ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

در چه شرايطي چك ؛ كيفري يا حقوقي مي‌شود؟

افراد براي نقد كردن و مطالبه چك مي‌توانند به محاكم دادگستري، شوراي حل اختلاف و يا اجراي ثبت مراجعه كنند.

چك در معاملات جايگزين وجه نقد است و صادركننده در تاريخ صدور حتماً بايد معادل مبلغ چك، در بانك مورد نظر موجودي داشته باشد. در واقع چك نوشته‌ اي است كه به موجب آن، فرد صادركننده همه يا بخشي از موجودي خود را به شخص ديگري حواله مي‌كند. در قانون براي صدور چك قوانين و مقررات خاصي وضع شده است. با مجله دلتا با موضوع بررسي انواع چك هاي كيفري و حقوقي همراه باشيد.

چك كيفري و حقوقي چيست؟
چك كيفري
اگر شخص براي نقد كردن چك در همان روز صدور، به بانك مراجعه كند ولي صادر كننده موجودي نداشته باشد و چك برگشت بخورد، چك كيفري است.

چك حقوقي
اگر چك براي تاريخي غير از روزي كه صادر شده است امضا شود، و برگشت بخورد، حقوقي است.

انواع چك حقوقي
۱.چك ضمان: اگر مبنا و علت صدور چك تضمين معامله يا تعهد صادر شده باشد، شخص صادركننده قابل تعقيب كيفري و مجازات نخواهد بود زيرا اين يك چك حقوقي است.

۲.چك سفيد امضاء: چكي است بدون قيد مبلغ، تاريخ و نام دارنده.

۳.صدور چك وابسته به شرط باشد: به طور مثال خريدار تمام يا قسمتي از مبلغ معامله را به صورت يك فقره چك صادر و در اختيار فروشنده بگذارد و شرط كند كه فقط پس از انتقال سند در محضر، طلبكار حق برداشت دارد.

۴. دارنده براي نقد كردن چك به بانك مراجعه نكند: دارنده چك بايد تا ۶ ماه از تاريخ صدور چك براي وصول آن به بانك مراجعه كند در غير اين صورت چك حقوقي مي‌شود.

 

ويژگي هاي چك حقوقي
• در چك‌ هاي حقوقي صادركننده قابل تعقيب و مجازات كيفري نيست.
• مي‌توان تقاضاي توقيف اموال و دارايي صادركننده را كرد.
• در صورت برگشت، دادگاه حكم به پرداخت مبلغ چك خواهد داد مگر آنكه با دفاعيات صادركننده، ثابت شود كه به طور كلي طلبي وجود ندارد.

در چه مراجعي براي نقد كردن چك، مي‌توان مراجعه كرد؟
افراد براي نقد كردن و مطالبه چك مي‌توانند به محاكم دادگستري، شوراي حل اختلاف و يا اجراي ثبت مراجعه كنند. در زير فرايند مطالبه وجه چك در هر يك از مراجع مذكور توضيح داده شده است.

مطالبه وجه چك از اجراي ثبت اسناد
تعهدات ناشي از اسناد رسمي را مي‌توان بدون مراجعه به دادگاه پيگيري كرد. و به دليل اينكه چك نيز جزء اسناد لازم‌الاجرا است، دارنده مي‌تواند از طريق اداره ثبت اسناد آن را مطالبه كند. دارنده چك بايد برگه چك و گواهينامه عدم پرداخت آن را به اجراي ثبت اسناد محل ارائه كند. در اين خصوص بايد در نظر داشت كه شكايت كيفري عليه صادركننده چك بي‌ محل، مانع درخواست صدور اجرائيه براي وصول و مطالبه وجه چك از طريق اداره ثبت نيست. بنابراين شاكي در حاليكه شكايت كيفري بر عليه صادر كننده مطرح كرده، نيز مي‌تواند از طريق اداره ثبت اسناد اقدام كند. اما نقد كردن چك با ثبت اسناد محدوديت هايي دارد كه در ادامه توضيح داده شده است.

محدوديت‌ هاي نقد كردن چك از طريق ثبت اسناد
اجراي ثبت اسناد در مقايسه با مراجعه به دادگاه، محدوديت ‌هايي دارد كه عبارتند از:
۱. در صورتي دستور اجرا صادر مي‌شود كه بانك مطابقت امضاي چك با نمونه امضاي صادركننده را گواهي كرده باشد.
۲. صدور اجرائيه، فقط عليه صادركننده چك صورت مي‌گيرد نه عليه پشت‌نويس.
۳. فقط مبلغ مندرج در چك قابل مطالبه است نه خسارت ناشي از آن.
۴. متقاضي بايد قبل از صدور اجرائيه، ده درصد مبلغ مورد درخواست را به صندوق اجرا واريز كند.
۵. متقاضي بايد به اداره اجراي ثبت اسناد محل شعبه بانكي كه چك به عهده آن صادر شده است مراجعه كند.


وصول چك كيفري و حقوقي با مراجعه به دادگاه
۱. تنظيم دادخواست با عنوان «مطالبه وجه چك» عليه صادركننده يا پشت‌ نويس‌ ها و يا ضامنان چك.
۲. مطالبه وجه مندرج در چك به علاوه خسارت تأخير در پرداخت آن.
۳. رونوشت برابر با اصل شده گواهينامه عدم پرداخت و رونوشت برابر با اصل شده چك برگشت‌ خورده به دادخواست ضميمه شود.
۴. دارنده چك بايد به دادگاهي مراجعه كند كه به نشاني صادر كننده نزديك باشد.
۵. در صورتيكه شكايت كيفري به نتيجه برسد، دادگاه صادركننده را به حبس محكوم مي‌كند.
۶. در روش وصول چك با مراجعه به دادگاه، دارنده مي‌تواند عليه همه مسئولان چك يعني صادركننده، پشت‌ نويس‌ ها و يا ضامن ها اقامه دعوا و وجه چك را درخواست كند.

وصول چك توسط شوراي حل اختلاف
در اين روش دارنده براي مطالبه وجه چك بايد موارد زير را در نظر داشته باشد.
• وصول چك از اين طريق شامل چك‌ هايي با مبلغ پايين مي‌شود.
• مبلغ چك نبايد بيش از ۲۰ ميليون ريال باشد.
• دارنده چك مي‌تواند در زماني كوتاه و سريع تر به مبلغ مندرج در آن دست يابد.

نحوه شكايت چك برگشتي كيفري و حقوقي
شاكي بايد فرم مخصوص دادخواست را تكميل كند. و هزينه دادرسي را بپردازد. و مدارك زير را تهيه و به دادگاه ارائه كند.
۱. دو نسخه كپي از پشت و روي اصل چك
۲. دو نسخه كپي از گواهينامه بانك مبني بر علت پرداخت نشدن چك
۳. برابر با اصل كردن كپي‌ ها در مراجع قضايي
۴. تكميل و امضاي شكايت در فرم هاي چاپي مخصوص
۵. تحويل اصل چك برگشتي و شناسنامه يا كارت شناسايي به مرجع قضايي

مجازات‌ چك حقوقي و كيفري
طبق قانون در اقدام به صدور چك‌ هاي بلامحل متعدد، مجموع مبالغ مندرج در همه آن ها تعيين و مشخص مي‌شود، و با توجه به مبلغ چك، ميزان مجازات در نظر گرفته مي‌شود.
• مبلغ چك كمتر از ۱۰/۰۰۰/۰۰۰ ريال باشد، حبس تا حداكثر شش ‌ماه
• مبلغ چك بين ۱۰/۰۰۰/۰۰۰ الي ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ ريال باشد، حبس از شش ‌ماه تا يك سال
• مبلغ چك بيش از ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ ريال باشد، حبس يك تا دو سال و ممنوعيت از داشتن دسته چك به مدت دو سال

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...


برچسب: قانون، مجله دلتا، حقوق جزا،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۲:۰۵:۱۳ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)

در صورت اختلاف متراژ ملك با سند چه بايد كرد؟

مساحت ملك از مهم ترين موضوعات در جلب نظر خريداران است و نقش اساسي در انتخاب ملك ايفاء مي‌كند، به همين دليل افراد دقت و توجه بسياري براي دقيق بودن مساحت ملك دارند.

اختلاف متراژ ملك با سند يكي از مشكلاتي كه در معاملات املاك ممكن است رخ دهد و باعث تشكيل پرونده حقوقي در دستگاه قضايي شود. به گزارش مجله دلتا دقيق نبودن اطلاعات ارائه شده در خصوص مساحت ملك توسط فروشندگان يكي عوامل بروز چنين مشكلاتي است.

اختلاف متراژ ملك با سند
در خريد ملك، چيزي كه مبناي محاسبه‎ قيمت قرار مي‌گيرد، متراژ و مساحت ملك است. در واقع فروشنده‌، ملك را با ابعاد مشخص و دقيق به خريداران پيشنهاد مي‌كند. زيرا مساحت ملك از مهم ترين موضوعات در جلب نظر خريداران است و نقش اساسي در انتخاب ملك ايفاء مي‌كند، به همين دليل افراد دقت و توجه بسياري براي دقيق بودن مساحت ملك دارند. به طور مثال در هنگام معامله يك ملك، فروشنده ممكن است اظهار كند كه مساحت ملك ۱۰۰ متر مربع است و در قولنامه نيز اين ميزان قيد شده باشد، اما در زمان تنظيم سند و بعد از اندازه گيري ملك توسط كارشناسان ثبت، مشخص شود كه ملك ۹۸ متر است. قانون به اين مورد به طور مشخص اشاره كرده و مي‌گويد: اگر ملكي به شرط داشتن مساحت معين فروخته شده باشد و بعد معلوم شود كه كمتر از آن مقدار است، مشتري حق فسخ معامله را خواهد داشت. و اگر معلوم شود كه بيشتر است فروشنده مي‌تواند آن را فسخ كند، مگر اين ‎كه در هر دو صورت خريدار و فروشنده پس از محاسبه دقيق متراژ ملك در مورد پرداخت مبلغ مابه التفاوت قيمت آن توافق كنند. در خصوص اختلاف متراژ ملك با سند بايد بين ملك ساخته شده و ملكي كه هنوز ساخته نشده و به صورت پيش فروش خريداري مي‌شود تفاوت قائل شد.

 

۱. املاك ساخته شده
طبق قانون ثبت، به دليل آن كه قيمت ملك بر اساس مساحت ملك تعيين مي‌شود، خريدار مي‌تواند به نسبت كسري در متراژ ملك از مبلغ توافق شده در معامله كم كند و اگر مساحت ملك بيشتر از ميزان مورد توافق بود، قيمت مازاد بر آن را بر اساس ارزش مندرج در “اولين سند انتقال”  و ساير هزينه‌ هاي قانوني معامله به صندوق ثبت بپردازد و اصلاح سند خود را تقاضا كند.

۲. پيش فروش و پيش خريد آپارتمان
قانون پيش فروش آپارتمان ها، به منظور حمايت از پيش خريدار اين گونه بيان مي‌كند:

اگر اختلاف متراژ در قرارداد با صورت مجلس تفكيكي تا ۵ درصد باشد، هيچ يك از دو طرف حق فسخ ندارند، ولي اگر اختلاف بيشتر از ۵ درصد باشد، فقط پيش خريدار حق فسخ دارد. و فرقي نمي‎كند متراژ واقعي ملك كمتر يا بيشتر باشد. به طور مثال اگر در قرارداد متراژ ملك ۲۰۰ متر و هر متر ۵ ميليون ذكر شده باشد و در زمان تحويل، ملك ۱۹۰ يا ۲۱۰ باشد، هيچ يك از طرف ها حق فسخ ندارد. چون اختلاف متراژ كمتر از ۵ درصد است. بنابراين در پيش فروش آپارتمان به دو نكته بايد توجه داشت.

۱.اگر مساحت ملك كمتر از مقدار مورد توافق باشد و پيش خريدار نخواهد قرارداد را فسخ كند، فروشنده بايد قيمت روز ملك را به خريدار بدهد.

۲.اگر مساحت ملك بيشتر از مقدار مورد توافق باشد، خريدار بايد قيمت مندرج در قرارداد پيش فروش (چون قبل از كامل شدن ساختمان قرارداد اصلي وجود ندارد) را به فروشنده بپردازد.

 

نكته مهم اختلاف متراژ ملك با سند
در خصوص مسأله اضافه مساحت در املاك اگر ملكي در مبايعه‌ نامه به شرط داشتن مساحت معين و به صورت كلي فروخته و مبلغ معامله نيز به طور كلي پرداخت شده باشد مثلا خانه ۹۰ متري به قيمت ۹۰۰ ميليون تومان معامله و بعد معلوم شود كه مساحت ملك فروخته شده كمتر از ميزان واقعي است، مشتري فقط حق فسخ معامله را دارد، مگر اينكه دو طرف در مورد نقص ايجاد شده به توافق برسند. ولي اگر مبلغ معامله بر اساس متراژ و به طور جزئي مورد توافق قرار گيرد يعني هر جزء از ملك در مقابل جزء معيني از مبلغ معامله شود به عنوان مثال خانه ۹۰ متري را در ازاي هر متر مربع با مبلغي معين معامله كنند، در صورتي كه مبلغ پرداختي بيشتر از متراژ واقعي ملك باشد خريدار مي‌تواند دعوي مطالبه و استرداد مبالغ اضافه پرداختي را با توجه به مقدار كسري متراژ مطرح كند.

 

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ...

 


برچسب: قانون، مجله دلتا، ملك،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ دى ۱۳۹۸ساعت: ۰۱:۵۵:۴۱ توسط:مجله حقوقي دلتا موضوع: نظرات (0)